رستا

تاریخ عضویت:

اسفند 1403

رستا

@RastaRad

3 دنبال شده

2 دنبال کننده

                هر چه در جستن آنی،آنی
              

یادداشت‌ها

رستا

رستا

1404/1/9

        

 "بلندی‌های بادگیر" نخستین کتاب  در سال جاری بود که هفتم فروردین به اتمام رساندم.
پس از مجادله‌های بسیار در نهایت  قلم به نوشتن برای این کتاب در آمد؛زیرا تکیه‌ای از روح من میان بندهای این‌ کتاب خودش را یافت و زیستن را از سر گرفت.
قصد بر نقد نیست "بلندی‌های بادگیر" برای من ارزش معنوی یافته،یاد آور آغاز نو،هوای بارانیِ تارو تیره شمالِ در‌حال جان گرفتن و شب‌هایی است که حتی جراحت حال هم میان من و  گوش سپردن به کتاب‌ها فاصله نینداخت.
در تاریکی‌ها با یک شمع در جستن  حکایت وادرینگ‌هایتس بودم و با هر جمله‌ای که می‌خواندم انگار خویشتن را در میان ورق ها یافته‌ام و  به بیان جمله"زندگی‌زیباست"برای وصف احوالم می‌رسیدم...
مقصودم از این سخن همزاد پنداری با شخصیت‌‌ها نیست؛بلکه در طبیعت این داستان،در وادرینگ‌هایتس که گویی با تمام جهان بیگانه بود،در هوای سردِ بارانی و برفی،در لحظه‌هایی که سوارها بر روی اسب‌ رها و با شتاب به دنبال زندگی می‌گشتند حتی در حاشیه‌نویسی های کتاب های کاترین خودم را یافتم!
بله‌ روح جان من از جنس آن‌ دوران هاست؛شیدای زیستن در یک وادرینگ‌هایتس و دورانی که بسیار دور از روز‌گار ماست...
کتاب برایم بسیار سلیس و تمام داستان در ذهنم در جریان بود به معنای دقیق‌تر در آن چند روز روح و روانم به انگستانِ قرن نوزدهم سفر کرد .
و نهایت افسوس خوردم برای عمر کوتاه نویسنده اگر فرصت زیستن داشت به یقین "بلندی‌های بادگیر" به بلوغ کاملی می‌رسید و چه بسا کتاب‌های دیگری از گوشه‌ی  وجود امیلی برونته در کتابخانه‌های ما جا می‌گرفت.

و اما از نگاه من  کتاب مطلقا عاشقانه‌  نیست ؛بلکه عشق  درون مایه‌ای از  جدال عمیق میان  عشق و نفرت است...





      

17

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.