پوریا سلطانی

پوریا سلطانی

@Puriya0

112 دنبال شده

17 دنبال کننده

            علاقه‌مند به آموزش و یادگیری (معلم ریاضیم)
کنجکاو و فضولم و از سرک کشیدن در موضوعات مختلف و کشف چیزهای تازه لذت میبرم.
          
zangeriazie

یادداشت‌ها

        «یادگیری را یاد بگیرید!»
از باربارا اوکلی و دوستاش| ترجمه: محمدرضا شفایی و سید وحید کریمیان
 
یادگیری «یادگیری» در عصر تغییرات پرسرعت از اهمیت بیشتری برخورداره.
با اومدن ماشین‌ها و صنعتی شدن جوامع، مشاغلی از بین رفت و دنیای جدیدی از فرصت‌ها ایجاد شد.
در دورانی که هوش مصنوعی و تکنولوژی‌های جدید، مشاغلی رو تهدید میکنن، مهارت یادگیری چیزهای جدید این امکان رو به ما میده که در سازمان‌ها به مهره‌ای حیاتی تبدیل بشیم یا حداقل «انعطاف»مارو برای تحمل  تغییرات پرسرعت بالا می‌بره.

کتاب حاضر به زبانی ساده درباره کارکرد مغز، حافظه، تمرکز، انواع تفکر(متمرکز، پراکنده| ماشین مسابقه‌ای، کند و عمیق)  و موانع یادگیری(مثل کمبود خواب، موندن در حاشیه امن یادگیری و افتادن در ورطه تکرار هنگام تفکر و اجتناب از یادگیری های کوچک چالش برانگیز) صحبت می‌کنه.

بعضاً اصطلاحات موجود در کتاب علمی نیستن و بیشتر از تمثیل‌ها استفاده شده و عمدا این کار رو انجام داده تا دانش‌آموزان و کسانی که تخصصی در زمینه علوم اعصاب ندارن هم بتونن با کتاب ارتباط برقرار کنن و مطالب کتاب بهتر تو ذهنشون بمونه، ولی در یادداشت‌های آخر کتاب به مقالات تخصصی و علمی معتبری ارجاع داده.
کتاب برای کسایی که ورزشی، سازی یا هنری هم می‌خوان یاد بگیرن مفیده:))

نویسندگان این کتاب کورس ویدیویی هم با عنوان «روش‌های مطالعه و یادگیری موثر» دارن که محتواش اشتراکات زیادی با کتاب داره. (این کورس در سایت «مکتب‌خونه» دردسترس هست.)

در آخر اگه دوست دارید یادگیرنده بهتری بشید و راجع به خود یادگیری کنجکاو هستید، مطالعه این کتاب رو بهتون پیشنهاد میکنم.☺️

      

15

        «روابط معلم و دانش‌آموز»
از هایم گینات| ترجمه: سیاوش سرتیپی

«من به عنوان معلم دارای قدرت شگرفی هستم و می‌توانم زندگانی یک دانش‌آموز را تیره و تار یا پر سرور سازم. می‌توانم وسیله شکنجه یا عامل الهام‌بخش باشم. می‌توانم تحقیر یا محظوظ کنم.»

در این کتاب، تلاش‌های نویسنده در این جهت هست که معلم‌ها رو قانع کنه که جملات بالا رو باور کنن و متوجه قدرت و تاثیرشون بر دانش‌آموزان بشن،

و راه و روش‌هایی برای ایجاد اتمسفر مناسب یادگیری، به معلم‌ها پیشنهاد میکنه.

راه و روش‌های پیشنهاد شده به ابزار و تکنولوژی پیچیده نیاز ندارن.
ولی بعضیاشون به نظر من سخت اومدن، چون این راه‌ها، تمرین‌ و تکرار میطلبه. تمرین‌هایی از جنس انسان بودن، همدلی، خوب گوش دادن، باور داشتن به توانایی خودمون و دیگران، ابراز خشم بدون توهین کردن و...


 از فصل چهارم، سازگاری در ارتباط

«معلم بدون توهین کردن، ابراز خشم می‌کند!»

نویسنده خشم معلم را به رسمیت می‌شناسه و از نظرش معلم هم انسان هست و حق داره عصبانی بشه. کتاب برای ابراز عصبانیت پیشنهادی داره:
استفاده از «من پیام‌ها» به جای «تو پیام‌ها»

در بروز خشم خود می‌توانیم از احساسات، انتظارات و افکار خود بگوییم. (من پیام)

یا دیگران را تحقیر کنیم و احساس نفرت و جو متشنج ایجاد کنیم.(تو پیام)



خوبه که این کتاب رو علاوه بر معلمان، والدین هم بخونن.
والدینی که به دنبال ارتباط موثر با فرزندشون هستند و می‌خوان متوجه بشن گفتار و کردارشون چه تاثیری روی بچه‌ها می‌ذاره.


کتاب پر از مثال‌ها و داستان‌هایی هست که باعث میشن مسائل نویسنده و راه‌حل‌هاش برامون ملموس‌تر بشن.

برای دانش‌آموزان سالم‌تر، برای مدرسه سالم‌تر‌، برای بزرگسالان سالم‌تر و در نهایت جامعه سالم‌تر
امیدوارم بقیه هم فرصت مطالعه این کتاب رو پیدا کنن
      

26

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

فعالیت‌ها

سال بلوا

13

هملت

11

در جبهه  غرب خبری نیست
          چرا می‌جنگیم؟!

این کتاب واقعیت تلخ و حقیقی جنگ است و واجب برای همه‌ی کسانی که جنگ را گاهی لازم می‌دانند، در صورتی که جنگ حتی برای یک ساعت هم لازم و ضروری نیست.

داستان روایت جنگ جهانی اول است و چند پسربچه آلمانی که به دلیل تبلیغ و فشار حسی و روانی و وظیفه‌ای که از سر جوانی و به نام دفاع از وطن و میهن‌پرستی بهشان محول شده به جنگ می‌روند تا از کشور و خاک خود دفاع کنند و همگی‌شان قبل از تمام کردن ۲۰ سالگی از بین می‌روند، در صورتی که جنگیدن وظیفه‌ی هیچ انسانی نیست.
رمارک در غالب شخصیت‌هایش زمانی که درگیر جنگ تن به تن می‌شوند به این مسئله می‌پردازند که همان‌طور که ما مادران، پدران ،همسران و خانواده‌هایی داریم که برایمان دعا می‌خوانند آن ها هم (سربازان جبهه مقابل) خانواده‌هایی دارند که برایشان دعا می‌خوانند و چشم به راه بازگشتشان هستند.
رمارک در این کتاب به واقعیت اصلی جنگ می‌پردازد: نفع بردن عده‌ای که فقط حرف های بزرگ می‌زنند و از پشت میزهایشان شعارهای آرمانی می‌دهند و در پشت جبهه ها صاحب پست و مقام می‌شوند و اما این معمولی ترین افراد یک جامعه‌اند که بدون هیچ خصومت شخصی باهم، در مقابل یکدیگر قرار می‌گیرند تا رهبرانشان را پیروز این نبرد کنند حتی به قیمت جانشان "اگر ما پیروز شویم این پیروزی از آن آنهاست اما اگر بمیریم فقط ما مرده‌ایم".

نویسنده کتاب "اریش ماریا مارک" خود نیز در طول زندگی‌اش در شرایط جنگی بوده و شخصیت اصلی کتاب "پل" برگرفته از خودش است و پس از دوسال خدمت در جبهه دانست که ارزش فرهنگ و هنر انسان در برابر غریزه‌ی توحش و جنگ‌‌طلبی او هیچ است و سرمایه‌داران عالم چگونه برای حفظ منافع خود حاضرند جهانی را به آتش بکشند.

در آخر خواندن "در جبهه‌ی غرب خبری نیست" را به همه پیشنهاد می‌کنم و قبل از شروع کتاب، مطالعه مقدمه‌ی "رضا جولایی" کمک‌ کننده‌ی خوبی برای ارتباط و آشنایی با نویسنده و اثرش است.

        

36

پسر، موش کور، روباه و اسب

23

1984

5

47