اما سنگدل
به قلم مریسا مایر
داستان فانتزی و در عین حال عاشقانه
خیال پردازی های دختری که هرگز به واقعیت نپیوست
و قلبی که پر از احساسات شیرین بود 
اما حتی دیگر همان تکه های سنگی هم از آن باقی نمانده
کاترین
دختری با خیال عاشقی و عشق بازی با دلقک دربار
جست پسری به ظاهر در نقش دلقک اما با ماموریت بزرگ

کتابی  که گاهی طعم شیرین  رویا و گاهی طعم تلخ و زهر آلود عشق رو به من چشوند....
      

        دو عاشق و دو معشوق. 
یکی زن و دیگری مرد
یکی زنی که خود را در خطر میندازد برای اینکه به چشم معشوقه اش بیاید و دیگری...
مردی که از معشوقه اش دوری میکند که او را در خطر نیندازد
و آری زنان حاضرند آبرو و شرافت و جان خود را برای عشق در خطر بیندازند و این کاریست که هیچ مردی حاضر به انجام آن نیست
و سر انجامش میشود جاده ای یکطرفه؛
عشقی نا فرجام و درد آورد
داستانی پر از حسرت!
پر از  لحظات اشک بار....
و قلم استاد بزرگ علوی  مرا به اشک واداشت...