FsadatH

FsadatH

@FsadatH

5 دنبال شده

11 دنبال کننده

پیشنهاد کاربر برای شما

یادداشت‌ها

FsadatH

FsadatH

1402/11/17

        
کتاب جامانده از پسر رمانی است خاص بزرگسال که در ۳۳۶صفحه در سال ۱۳۹۹ و به قلم مرضیه نفری به رشته تحریر درآمده است. 
این رمان داستان بزرگ لاتی را به تصویر می‌کشد که دل در گرو مادری دارد که در کودکی به سوگش می‌نشیند. در روزگار جوانی دختری را شبیه مادر می‌بیند، دلبسته می‌شود. اما دختر شیرینی خورده پسرعمو است و سالار در عشق خود ناکام می‌ماند. تا اینکه با زنی ازدواج می‌کند که از همان ابتدا بنای ناسازگاری می‌گذارد. تا آن‌جا که سالار را دل‌خسته و گریزان از خانه می‌کند. سالار از خانه می‌رود. اما در عشق به پسرش سهراب و دخترش سرنا می‌سوزد. به زندان می‌افتد. پس از آزادی از زندان نزد آقادایی می‌رود. همان‌کسی که از کودکی زیر پر و بالش را گرفته بود سالها شاگردی‌اش را کرده بود. آقادایی واسطه می‌شود اما همسرش آذر که در سر سودای شهرت و ثروت واردواج با مردی درجه‌دار را دارد او را می‌راند. سالار به خانه‌ای تنها پنها می‌برد تا شبی که تصمیم می‌گیرد برای پراکنده کندن جمعیتی که دست به قیام زده‌اند قاطی دسته گنده‌لات‌ها و قمه‌کش‌ها شود. اما همان شب بدن زخم‌خورده سهراب را میان گندمزار پیدا می‌کند و او را به خانه می‌برد....او آذر را بی‌اطلاع از پیدا شدن سهراب می‌گذارد تا اینکه در نهایت و در پی ماجراهای متعدد علی پسر آقادایی آذر و سرنا را به خانه او می‌آورد...سالار در تمام مدتی که پسرش در بستر بیماری است با خود در کشمکش است. ازینکه سال‌ها از سهراب دور بوده، بزرگ شدن و بالغ شدنش را ندیده، ازینکه پا در راه مبارزه و انقلاب خواهی گذاشته و او در همه این‌ها از پسرش جامانده است...نویسنده به خوبی می‌تواند سیر تحول سالار را به ویژه بعد از آشنایی‌اش با مکتب امام خمینی به تصویر بکشد. هم‌چنین تحول  آذر که بازیچه مردان هوس‌بازی بیش نیست. در این رمان به ویژه شخصیت آقادایی به خوبی نشان داده می‌شود. شخصیت مدیر و کاربلدی که در همه صحنه‌ها حضور دارد و امور را مرتفع می‌کند. امین همه است و حرفش برای همه حجت...و در نهایت سیر نگارش رمان است. گره افکنی‌ها و گره‌گشایی‌های متعدد و به‌جا که خواننده را تا آخرین صفحات رمان پیوسته به دنبال خود می‌کشد.
      

1

FsadatH

FsadatH

1402/10/27

        
شب‌های بی‌ستاره رمانی‌ است خاص نوجوانان که در ۱۶۵صفحه به قلم مرضیه نفری و در سال ۱۳۹۵ به رشته تحریر در آمده است. رمان حول محور دختری می‌چرخد به نام ستاره که بحران‌های دوران نوجوانیش را می‌گذراند. و در این میان کشمکش‌هایی که با خانواده و شرایط زندگی اش از جمله فقر، تعصب فکری اطرافیان و... دارد نیز آتش این بحران‌ را شعله‌ور تر می‌کند. ستاره‌ای که در خانه با همه قابلیت‌ها و توانمندی‌هایش نادیده گرفته می‌شود در کنار همسر شهیدی که مسئولیت تدارکات پشت جبهه را در مسجد محل عهده‌دار است کم‌کم خودش را پیدا می‌کند. از همه مهمتر در پی اتفاقاتی متوجه می‌شود احساسی در او نسبت به یکی از رزمندگانی که از بچه‌های مسجد است، در او شکل گرفته که از آن‌جا که راه مدیریت این احساس ناآشنا را نمی‌داند برای بروز و ظهورش دست به کاری می‌زند که هرگز مورد پسند خانواده نیست و این او را دچار دردسرهای بزرگی می‌کند. نویسنده به خوبی توانسته است کشمکش‌های درونی ستاره را و جدال های حق و باطلی را که باخانواده‌اش دارد به تصویر بکشد. جوری که خواننده را به خوبی با او همدل می‌کند. نویسنده هم‌چنان می‌تواند آن‌چه از اعتماد و دیده شدن و احساس پاک که موجب تغییر در شخصیت ستاره می‌شود را به خوبی به تصویر بکشد و عوامل خارجی را در تحول درونی ستاره دخالت دهد.
      

5

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

FsadatH پسندید.
          " به نام او " 


🖊️ مرور نویسی کتاب جا مانده از پسر :

رمان ، داستان زندگی مردی بنام سالار را روایت می کند . مردی که در کودکی مادر و پدر را از دست داده و تنها شده و برای مردی بنام آقا دایی در قهوه خانه اش کار می کند . سالار عاشق می شود و با دختری که هیچ سنخیتی با او ندارد ، ازدواج می کند و صاحب دو فرزند می شود . بر اثر یک اتفاق به زندان می افتد و زندگی خانوادگی اش از هم می پاشد . وقتی از زندان آزاد می شود ، دوست دارد برای دخترش سرنا و پسرش سهراب ، پدری کرده و پولی دست و پا کند و آنها را نزد خود بیاورد . تا اینکه با یک پیشنهاد وسوسه انگیز مواجه می شود . او و هم قطارانش باید مانع مردمی که از دستگیری مرجعشان آقای خمینی عصبانی و به سمت تهران در حرکتند را ، در روی پل باقر آباد بگیرند .

سالار در گندمزارهای اطراف پل با گذشته اش روبرو می شود ، با سهرابش . سهرابی که زخمی است و با مرگ دست و پنجه نرم می کند و سالار اکنون باید پدری اش را ثابت کند .


داستان جا مانده از پسر ، روایت تاریخی از حوادث سال ۴۲ در بستر رمان است . روایت قیام خونین پانزده خرداد مردم شهرستانهای پیشوا و ورامین ، هنگامی که خبر دستگیری مرجع تقلیدشان ، امام خمینی به گوششان می رسد و برای اعتراض به سمت تهران حرکت می کنند و روی پل باقرآباد توسط ایادی شاه ، قلع و قمع می شوند . 

این کتاب در ۳۳۶ صفحه ، به قلم خانم مرضیه نفری نگاشته شده و در سال ۱۳۹۹ توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است .



🔹 سميه احمدى
        

8

          
کتاب جامانده از پسر رمانی است خاص بزرگسال که در ۳۳۶صفحه در سال ۱۳۹۹ و به قلم مرضیه نفری به رشته تحریر درآمده است. 
این رمان داستان بزرگ لاتی را به تصویر می‌کشد که دل در گرو مادری دارد که در کودکی به سوگش می‌نشیند. در روزگار جوانی دختری را شبیه مادر می‌بیند، دلبسته می‌شود. اما دختر شیرینی خورده پسرعمو است و سالار در عشق خود ناکام می‌ماند. تا اینکه با زنی ازدواج می‌کند که از همان ابتدا بنای ناسازگاری می‌گذارد. تا آن‌جا که سالار را دل‌خسته و گریزان از خانه می‌کند. سالار از خانه می‌رود. اما در عشق به پسرش سهراب و دخترش سرنا می‌سوزد. به زندان می‌افتد. پس از آزادی از زندان نزد آقادایی می‌رود. همان‌کسی که از کودکی زیر پر و بالش را گرفته بود سالها شاگردی‌اش را کرده بود. آقادایی واسطه می‌شود اما همسرش آذر که در سر سودای شهرت و ثروت واردواج با مردی درجه‌دار را دارد او را می‌راند. سالار به خانه‌ای تنها پنها می‌برد تا شبی که تصمیم می‌گیرد برای پراکنده کندن جمعیتی که دست به قیام زده‌اند قاطی دسته گنده‌لات‌ها و قمه‌کش‌ها شود. اما همان شب بدن زخم‌خورده سهراب را میان گندمزار پیدا می‌کند و او را به خانه می‌برد....او آذر را بی‌اطلاع از پیدا شدن سهراب می‌گذارد تا اینکه در نهایت و در پی ماجراهای متعدد علی پسر آقادایی آذر و سرنا را به خانه او می‌آورد...سالار در تمام مدتی که پسرش در بستر بیماری است با خود در کشمکش است. ازینکه سال‌ها از سهراب دور بوده، بزرگ شدن و بالغ شدنش را ندیده، ازینکه پا در راه مبارزه و انقلاب خواهی گذاشته و او در همه این‌ها از پسرش جامانده است...نویسنده به خوبی می‌تواند سیر تحول سالار را به ویژه بعد از آشنایی‌اش با مکتب امام خمینی به تصویر بکشد. هم‌چنین تحول  آذر که بازیچه مردان هوس‌بازی بیش نیست. در این رمان به ویژه شخصیت آقادایی به خوبی نشان داده می‌شود. شخصیت مدیر و کاربلدی که در همه صحنه‌ها حضور دارد و امور را مرتفع می‌کند. امین همه است و حرفش برای همه حجت...و در نهایت سیر نگارش رمان است. گره افکنی‌ها و گره‌گشایی‌های متعدد و به‌جا که خواننده را تا آخرین صفحات رمان پیوسته به دنبال خود می‌کشد.
        

1

FsadatH پسندید.

3

FsadatH پسندید.

11

FsadatH پسندید.
          رویای بعد از ظهر
ماجرای پسری ده‌ساله را روایت می‌کند که هنگام تعمیر چراغ مطالعه‌اش دچار برق‌گرفتگی شده و به گذشته سفر می‌کند و در آن زمان اتفاقات جذابی را تجربه می‌کند.
در بخشی از متن کتاب رویای بعدازظهر می‌خوانیم:
خیلی ترسیدم. بی‌اختیار دو قدم عقب رفتم. توی چارچوب در دو نفر ایستاده بودند و به من نگاه می‌کردند. یکی از آن‌ها خانمی بود با پیراهن گل‌دار و آن یکی پسر جوانی هجده ‌نوزده ‌ساله. قلبم داشت می‌کوبید. سرم گیج رفت. انگار رنگ ‌و رویم خیلی ناجور بود؛ چون نگاه آن خانم مهربان شد. لپش را چنگ زد و گفت: «ای وای! این بچه که داره پس می‌افته!»
واقعاً هم داشتم می‌افتادم. اتاق دور سرم می‌چرخید. جوان دوید جلو و بازویم را گرفت. همان‌جا نشستم. خانم از اتاق بیرون رفت و چند لحظه بعد با لیوانی که حدس زدم باید آب قند باشد برگشت. جوان پرسید: «تو کی هستی پسر؟ اینجا چی‌کار می‌کنی؟»
فقط نگاهش کردم. چه سؤالی از من می‌پرسید! این سؤال را من باید از او می‌پرسیدم. خانم آب‌ ‌قند توی لیوان را هم زد و آن را داد دستم. با خوردن آب قند حالم کمی بهتر شد. زیر نگاه خیرۀ آن‌ها ناراحت بودم. خانم پرسید: «تو کی هستی پسر جون؟ بچۀ همین محلی؟»
این کتاب در هشتمین جشنواره داستان انقلاب به عنوان رمان برتر نوجوانان انتخاب شده است و مناسب گروه سنی ج(دبستان دوره دوم) می‌باشد ولی بزرگترها هم از خواندنش لذت خواهند برد. پیشنهاد می‌کنم  شب‌ها دور هم بخوانید و لذت ببرید.
نویسنده: خانم نیلوفر مالک
انتشارات مهرک
        

4

FsadatH پسندید.

36

FsadatH پسندید.

3

FsadatH پسندید.

6

FsadatH پسندید.

8