چالش روزی 50 صفحه به مدت 10 روز

کتاب چراغ ها را من خاموش می کنم ۱۲۰ ص خوانده شد 

ص۱۰۳  به گل نخودی ها نگاه کرد.(( می فهمم چرا .همه دلشات می خواهد باتو حرف بزنند .حرف زدن با تو راحت ست )) نگاهم کرد .(( انگار آدن سال هاست  می شناسدت .))

نگاهم کرد .(( انگار آدن سال هاست می شناسدت .))

ص۸۳-یکی از عیب هایم این بود که نمی توانستم درجا جواب آدم ها را بدهم.حرف بی ربط که می شنیدم ساکت می ماندم  ،

ص ۱۲۲ - مادرزیر لب شروع کرد. ((  هزار بار گفتم معاشرت  بااین زن وشوهر درست نیست .دریغ از یک مثقال اخلاق ونجابت .جلوی بچه ها هرچی از دهنشان  درمی آید می گویند  .
چنان از ازدواج وطلاق  حرف می زند انگار یکی لباس خریده  وچون خوشش نیامده برده پس داده .

ص۲۴ صدسال تنهایی 
مردکولی به خاطر نوعی مرض مهلک ناتوان شده بود .درحقیقت این امر نتیجه  امراض نادری بود  که درسفرهای متعددی به دور دنیا به آنها گرفتار شده بود .