دود روشن آتش سرد
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
4
خواهم خواند
3
توضیحات
وقتی مه اسرارآمیز ویرانگی سراسر دنیا را پوشاند، زندگان مردند، مردگان برخاستند و تنها مکان امنِ باقی مانده در برابر حمله ی آن ها شهر محصور ویارا بود.جولیت کترسو و ماهیانای رومئو، وارثان قدرتمندترین خانواده هایی که با هم در جنگ هستند، عاشق هم می شوند. اما وردی که در بدو تولد بر جولیت خوانده شده است او را وادار می کند از دشمنان قبیله اش انتقام بگیرد... و رومئو پسردایی جولیت را کشته است. این یعنی او باید بمیرد. پاریس کترسو همیشه تنها یک خواسته داشته است: محافظت از جولیت و خدمت به خانواده اش. قرار است در مراسمی ذهن پاریس و جولیت با هم پیوند پیدا کند، اما وقتی جولیت سعی می کند از سرنوشتش فرار کند، ورد اشتباه خوانده می شود، جولیت می میرد و در عوض پیوندی میان پاریس و رومئو ایجاد می شود. اگر پاریس می خواهد به حقیقت مرگ جولیت پی ببرد، باید به کوچه پس کوچه های شهر برود، با دشمنش متحد شود... و شاید حتی به قبیله اش خیانت کند.ماهیانای روناجو فقط می خواهد از شهرش محافظت کند... اما خودش تنها کسی است که می داند شهر محکوم به نابودی است. وقتی با ناامیدی دنبال راهی برای نجات شهر می گردد، جولیت را از دنیای مردگان بیرون می کشد... و خیلی زود می فهمد که شاید جولیت تنها کسی باشد که می تواند به او کمک کند پرده از راز ویرانگی بردارد. پاریس و رومئو از یک طرف و روناجو و جولیت از طرف دیگر کارهایی می کنند که هیچ وقت از خود انتظار نداشتند، با اهریمنی بزرگ در شهر روبه رو می شوند و بیرون دیوارهای شهر... مرگ در انتظار است.