معرفی کتاب دود روشن آتش سرد اثر رزاموند هاج مترجم زهرا هدایتی

دود روشن آتش سرد

دود روشن آتش سرد

رزاموند هاج و 4 نفر دیگر
3.0
3 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

5

ناشر
باژ
شابک
9786009871780
تعداد صفحات
334
تاریخ انتشار
1399/5/1

توضیحات

        وقتی مه اسرارآمیز ویرانگی سراسر دنیا را پوشاند، زندگان مردند، مردگان برخاستند و تنها مکان امنِ باقی        مانده در برابر حمله        ی آن        ها شهر محصور ویارا بود.جولیت کترسو و ماهیانای رومئو، وارثان قدرتمندترین خانواده        هایی که با هم در جنگ هستند، عاشق هم می        شوند. اما وردی که در بدو تولد بر جولیت خوانده شده است او را وادار می        کند از دشمنان قبیله        اش انتقام بگیرد... و رومئو پسردایی جولیت را کشته است. این یعنی او باید بمیرد. پاریس کترسو همیشه تنها یک خواسته داشته است: محافظت از جولیت و خدمت به خانواده        اش. قرار است در مراسمی ذهن پاریس و جولیت با هم پیوند پیدا کند، اما وقتی جولیت سعی می        کند از سرنوشتش فرار کند، ورد اشتباه خوانده می        شود، جولیت می        میرد و در عوض پیوندی میان پاریس و رومئو ایجاد می        شود. اگر پاریس می        خواهد به حقیقت مرگ جولیت پی ببرد، باید به کوچه پس کوچه        های شهر برود، با دشمنش متحد شود... و شاید حتی به قبیله        اش خیانت کند.ماهیانای روناجو فقط می         خواهد از شهرش محافظت کند... اما خودش تنها کسی است که می         داند شهر محکوم به نابودی است. وقتی با ناامیدی دنبال راهی برای نجات شهر می         گردد، جولیت را از دنیای مردگان بیرون می         کشد... و خیلی زود می         فهمد که شاید جولیت تنها کسی باشد که می         تواند به او کمک کند پرده از راز ویرانگی بردارد. پاریس و رومئو از یک طرف و روناجو و جولیت از طرف دیگر کارهایی می         کنند که هیچ         وقت از خود انتظار نداشتند، با اهریمنی بزرگ در شهر روبه         رو می         شوند و بیرون دیوارهای شهر... مرگ در انتظار است.
      

لیست‌های مرتبط به دود روشن آتش سرد

یادداشت‌ها

          خب جلد اول این کتابم تموم شد
و واقعا با تموم شدنش ناراحتم💔
اولای کتاب یکم خسته کننده اس انقدری که دوس داری ادامه اش ندی چون هر دفعه با یه داستانی روبه رو میشی که اصلا نمیدونی از کجا آمده.
اما بعد از صفحه ۳۰ کتاب اوج میگیره و جوری جذاب میشه که نمیتونی زمینش بذاری
فضا سازی ،شخصیت پردازی و رویداد ها همشون جذابه‌.
گرچه بعضی جاها یه سری اتفاقات خیلی سریع و بدون جزئیات نوشته شده .ولی بازم چیزی از ارزش های این کتاب کم نمیشه💖


داستان درباره دو گروه خانواده کترسو و ماهیانا هست که این دو خانواده میخان مردمشون از مه اسراری آمیزی که شهرو پوشنده و باعث مرگ شده حفظ کنن‌در حالی که اونا دشمن هم هستن.
جولیت از خاندان کترسو و رومئو از خاندان ماهیانا عاشق هم میشن .
اما ورد هایی که خاندان جولیت میخونن باعث به وجود اومدن مشکلی میشه .
پاریس که محافظ جولیت میخاد کمک جولیت کنه امااا به جولیت نمی‌رسه و جولیت می‌میرد.
مرگ جولیت باعث پیوندی بین پاریس و رومئو میشن اونا برای اینکه انتقام جولیت بگیرن باهم به رازهایی برمیخورن‌‌..
اما روناجو که ماهیاناست میخواد از شهرش محافظت کنه و قهرمان شهرش بشه به طور عجیبی باعث نجات جون جولیت میشه‌.
روناجو و جولیت هم از سمت دیگه دنبال کشف رازهایی هستند که باعث نجات شهرشون بشه.
        

10