یادداشت

دود روشن آتش سرد
        خب جلد اول این کتابم تموم شد
و واقعا با تموم شدنش ناراحتم💔
اولای کتاب یکم خسته کننده اس انقدری که دوس داری ادامه اش ندی چون هر دفعه با یه داستانی روبه رو میشی که اصلا نمیدونی از کجا آمده.
اما بعد از صفحه ۳۰ کتاب اوج میگیره و جوری جذاب میشه که نمیتونی زمینش بذاری
فضا سازی ،شخصیت پردازی و رویداد ها همشون جذابه‌.
گرچه بعضی جاها یه سری اتفاقات خیلی سریع و بدون جزئیات نوشته شده .ولی بازم چیزی از ارزش های این کتاب کم نمیشه💖


داستان درباره دو گروه خانواده کترسو و ماهیانا هست که این دو خانواده میخان مردمشون از مه اسراری آمیزی که شهرو پوشنده و باعث مرگ شده حفظ کنن‌در حالی که اونا دشمن هم هستن.
جولیت از خاندان کترسو و رومئو از خاندان ماهیانا عاشق هم میشن .
اما ورد هایی که خاندان جولیت میخونن باعث به وجود اومدن مشکلی میشه .
پاریس که محافظ جولیت میخاد کمک جولیت کنه امااا به جولیت نمی‌رسه و جولیت می‌میرد.
مرگ جولیت باعث پیوندی بین پاریس و رومئو میشن اونا برای اینکه انتقام جولیت بگیرن باهم به رازهایی برمیخورن‌‌..
اما روناجو که ماهیاناست میخواد از شهرش محافظت کنه و قهرمان شهرش بشه به طور عجیبی باعث نجات جون جولیت میشه‌.
روناجو و جولیت هم از سمت دیگه دنبال کشف رازهایی هستند که باعث نجات شهرشون بشه.
      
65

9

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.