معرفی کتاب خاطرات بولیوی اثر ارنستو چه گوارا مترجم بهمن دهگان

خاطرات بولیوی

خاطرات بولیوی

ارنستو چه گوارا و 1 نفر دیگر
0.0 1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

4

خواهم خواند

1

شابک
9789644871009
تعداد صفحات
306
تاریخ انتشار
1387/1/24

توضیحات

        کتاب «خاطرات بولیوی» چه‌گوارا، منعکس‌کنندۀ ماه‌های آخر زندگی اوست. این دفترچه خاطرات که پس از دستگیری و اعدام او توسط ارتش بولیوی در اکتبر 1967 در کوله‌پشتی او پیدا شد، نگاهی دقیق به تلاش‌هایش برای برافروختن جنگ چریکی در بولیوی ارائه می‌دهد. این دفترچه خاطرات، وقایع روز‌به‌روز از تجربیات چه‌گوارا از 7 نوامبر 1966 تا 7 اکتبر 1967 است. این کتاب چالش‌ها، استراتژی‌ها و تفکرات چه‌گوارا را در‌حالی‌که او گروه کوچکی از چریک‌ها را در جنگل بولیوی رهبری می‌کرد، به تصویر می‌کشد. هر خاطره در دفتر خاطرات، اجمالی از رویدادهای روز، از جمله تصمیمات تاکتیکی، برخورد با ارتش بولیوی‌ و مبارزات روزانه جنگ‌های چریکی ارائه می‌دهد. چه‌گوارا با دقت حرکات گروه، درگیری‌ها و واقعیت‌های خشن زندگی در جنگل را ثبت و ضبط کرده است. همچنین این دفتر خاطرات بینش‌هایی در مورد تفکر استراتژیک چه‌گوارا و تلاش‌های او برای انطباق مدل انقلابی کوبا با بافت بولیوی ارائه می‌دهد. او مشکلات کسب حمایت محلی، چالش‌های عملیات در زمین‌های ناآشنا، و تهدید دائمی ارتش بولیوی و نیروهای تحت حمایت سیا را مورد بحث قرار می‌دهد. تفکرات و آرای شخصی چه‌گوارا نیز در میان خاطرات جای گرفته است. او در مورد پیشرفت انقلاب، نقش خودش به عنوان رهبر و تعهد تزلزل‌ناپذیر او به آرمان انقلابی‌اش را بیان کرده است. از طرف دیگر خاطرات مبارزات چریکی نیز مطرح شده است. چه‌گوارا در مورد مسائل بهداشتی که مردانش با آن مواجه بودند، کمبود غذا و تجهیزات پزشکی و عوارض روانی درگیری طولانی‌مدت می‌نویسد. این نوشته‌ها تضاد کاملی با تصویر رمانتیک از جنگ چریکی ایجاد می‌کند. دفترچه خاطرات چه‌گوارا با حس ایدئالیسم انقلابی آغشته است و نوشته‌های او منعکس‌کننده اعتقاد عمیق به قدرت مبارزه مسلحانه برای ایجاد تغییرات اجتماعی است.
      

یادداشت‌ها

          این از اون دسته کتاباییه که به سختی میتونی تا آخر تمومش کنی. در واقع گزارشهای شخصی روزانه ارنستو چگوارا از زمان ورودش به بولیوی و سازمان دادن نیروهای چریکیِ به اصطلاح آزادی‌بخش بولیویه که بعد از مرگ چگوارا به دست فیدل کاسترو رسیده. اینکه میگم به اصطلاح، دلیلش اینه که از گزارش‌ها معلوم نمیشه این ارتش چریکی چند نفر هستن؛ دائماً زیاد و کم میشن و سازماندهی خاصی ندارن و چگوارا نسبت به بعضی از اونها حتی بی اعتماده. گزارش با ریتم یکنواخت و ملال آوری تا آخر ادامه پیدا می‌کنه. این نسخه که به دست من رسید چاپ دوم سال ۸۷ و چاپ اولش برمی‌گرده به سی سال قبل از اون یعنی سال ۵۸. 
قسمت زیادی بیش از چهل صفحه به مقدمه فیدل کاسترو اختصاص داره با عنوان «پیشگفتار لازم». کاسترو در این مقدمه در باره امپریالیسم و کاپیتالیسم و لزوم اتحاد توده‌ها و انقلاب کوبا و .... خلاصه مانیفستی از جنبش‌های مارکسیستی صحبت کرده که با توجه به جو حاکم بر فضای سیاسی و ایدئولوژیک سال ۵۸ قطعاً مخاطبای پرشماری داشته؛ اما امروز بعد از گذشت بیش از چهل سال از اون شعارها و آرمان‌ها، خوندنش برای مخاطبِ شعار زده و تبلیغات زده، بسیار ملال آوره. 
این کتاب با توجه به ثبت روزانه وقایع با ذکر تاریخ و آمار، بیشتر محققین و پژوهشگران رو راضی میکنه. لااقل برای من که علاقه شدیدی به خاطرات فرماندهان جنگی دارم، به شدت خسته کننده و یکنواخت بود. یعنی انتظار بار دراماتیک و ظرافت نوشتاری ازش نداشته باشید. 
کتاب از نظر چاپ و مواد به کار رفته هم به چهل سال قبل تعلق داره چون از کاغذ پارس ایرانی (زرد و ضخیم مثل مقوا) و حروفچینیِ سُربی با همون ویژگی‌های بصری خاصش ساخته شده؛ از این جهت میشه گفت نوستالژیکه.
        

19