این شیوۀ اصلیِ ارائۀ گزارشِ مطالعۀ موردی، داستانی بر اساس منطق و رویدادنگاریِ بررسی‌ها و استدلال است. تا حدی که برای تمام مقالات علمی صدق می‌کند: آن‌ها دارای یک ترتیب «داستانی» هستند و با وجود جذاب‌بودن، «بازگوکنندۀ یک داستان» هستند. اما محقق مطالعۀ موردی، در پی خلق دوبارۀ بافت و ترتیب اسناد به شیوه‌ای است که خواننده را به درک و دیدن معنای آنچه بازگو می‌شود، قادر می‌کند و باید از شکل داستانی‌تری استفاده کند. ... اما در هر نقطۀ کلیدی در داستان و به شیوۀ درهم‌تنیده‌ای، برای هدایت و پیش‌بردن داستان باید سند ارائه کرد. این کار چیزی بیش از کار امپرسیونیستی است: اظهارنظرها و برداشت‌ها باید به‌نحوی اثبات شوند. روش‌های پژوهشِ مطالعۀ موردی، ص ۳۸ و ۳۹

هدف تحقیق علوم طبیعی رسیدن به یافته‌های تعمیم‌پذیر است؛ یافته‌هایی که شاید کاربردهای کلی برای نظریه داشته باشند. اما در رفتار انسانی تعمیم‌پذیری از یک گروه به گروه دیگر یا از یک نهاد به نهاد دیگر، غالباً مورد تردید قرار می‌گیرد؛ زیرا عوامل بسیار زیادی وجود دارند که خاص آن گروه یا نهاد است. به‌عنوان مثال چیزی که در مورد وضعیت یک مدرسه صدق می‌کند (مثلاً دلایل پیدایش گروه‌های قلدر، پیشرفت پایین تحصیلی یا میزان بالای جرم) شاید در مورد مدرسه‌ای دیگر صادق نباشد. روش‌های پژوهش مطالعه موردی، انتشارات بهمن برنا، ص ۲۰ و ۲۱

به یک معنا هر مکانی دارای فرهنگِ خاص خود است و منظور از آن، آدابی است که از طریق آن کارها پیش می‌رود. همچنین دارای ارزش‌ها و «زبان» خاص خود، مانند شیوۀ قضاوت‌کردن، تفکر و صحبت دربارۀ تجربۀ زیستنْ است. نفوذ به داخل یک فرهنگ فرایندی زمان‌بر است. همۀ ما دارای ظاهری هستیم که به آن باور داریم و دیگران آن را می‌بینند. ارزش مشاهدۀ مشارکتی یا تبدیل‌شدن به عضو موقت یک محیط در این است که شما به واقعیت غیررسمی دست پیدا کنید. روش‌های پژوهشِ مطالعۀ موردی، ص ۴۶

استراتژی گسترده در تحقیقِ مطالعۀ موردی، جمع‌آوری و جست‌وجوی داده‌ها با ذهنی کاملاً باز است. مشکل ویژه در اینجا این است که همۀ ما چمدان‌های مفهومی زیادی را با خود به همراه داریم. ما می‌دانیم که کارمند، پزشک عمومی، معلم و سایر نقش‌ها چه مفهومی در پی دارند. ما به‌خوبی می‌دانیم که آن‌ها به چه معنا هستند و به دلیل انسان‌بودن به آسانی می‌توانیم فرض کنیم که این امر به ما کمک می‌کند تا دیگران را در بافت‌های مشابه درک کنیم. این آشنایی چشم و ذهن ما را بسته نگه می‌دارد. ... این موضع باید شبیه به موضع انسان‌شناسان اجتماعی باشد که فرهنگ‌های کاملاً متفاوت با فرهنگ خود را بررسی می‌کنند. چهارچوبی که آن‌ها برمی‌گزینند، استراتژیِ جمع‌آوریِ اسنادِ مبسوط است؛ اسنادی که اهمیت آن‌ها به مرور زمان مشخص می‌شود. روش‌های پژوهشِ مطالعۀ موردی، انتشارات بهمن برنا، ص ۳۱ و ۳۲