اعتیاد به نت: رهایی از دام اعتیاد به اینترنت و بازیهای نرم افزاری

اعتیاد به نت: رهایی از دام اعتیاد به اینترنت و بازیهای نرم افزاری

اعتیاد به نت: رهایی از دام اعتیاد به اینترنت و بازیهای نرم افزاری

کوین رابرتس و 2 نفر دیگر
5.0
2 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

3

خواهم خواند

0

www.saberinbooks.ir در کتاب اعتیاد به نت، ضمن آشنا ساختن ما با جزئیات شکل گیری اعتیاد به دنیای مجازی، بازیهای نرم افزاری و اینترنت موجب می شود این دسته افراد را بهتر درک کنیم و از این رهگذر بتوانیم آگاهانه با آنان روبه رو شویم. ما باید واقع بین باشیم و از یاد نبریم که اینترنت و بازیهای یارانه ای به خودی خود بد نیستند، اما بعضی افراد، در دام آنها گرفتار می شوند و شیوه ای ناسالم در کاربرد انها در پیش می گیرند و ما برای کمک به این افراد ابتدا باید آنها را بشناسیم. امیدواریم که کتاب حاضر این شناخت را در اختیارمان قرار دهد. این کتاب از مجموعه کتابهای کلیدهای مدیریت زندگی است

یادداشت‌های مرتبط به اعتیاد به نت: رهایی از دام اعتیاد به اینترنت و بازیهای نرم افزاری

          دغدغۀ جدیِ این روزهای والدین (و البته ادامه‌دار) مسألۀ بازی‌های کامپیوتری، کنسول‌ها و تلفن‌های همراه است. این را به تجربۀ دو ماهه‌ام دریافته‌ام. بیشترین گلۀ والدین از بازی‌های پیاپی فرزندانشان است. این کتاب با ترجمه‌ای روان و نثری شیوا جامعیتی مفید از مسألۀ اعتیاد به بازی‌های کامپیوتری و موبایلی عرضه می‌کند. خوبیِ کتاب این است که نویسنده مدت‌ها درگیر این بازی‌ها بوده و در جمع‌های معتادان به این بازی‌ها و البته معتادانِ دیگری بوده و تحلیل‌های راهگشا و جذابی دارد. این کتابِ شیوا هفت فصل دارد که در دو بخش کلی می‌توان آن را معرفی کرد: مسألۀ اعتیاد به بازی‌های بر پایۀ اینترنت، و پیشنهاداتی برای درمان معتادان به این بازی‌ها.
شاید تعجب کنید که چرا از اصطلاح «اعتیاد» استفاده می‌کند. جالب است بدانید که بازی‌های بر پایۀ اینترنت همان سلول‌هایی را درگیر می‌کند که اعتیاد به مواد مخدر بر آن‌ها اثر می‌گذارد. جذابیتِ دو سه فصل اول در تبیین اعتیاد به نت به دست دادن تصویری واضح و شفاف از این گونه معتادان است. نویسنده ضمن توصیف می‌کوشد آسیب‌شناسی‌هایی را هم داشته باشد. مثلاً والدین از بازی‌های ویدیویی به‌مثابۀ پرستارِ بچه استفاده می‌کنند، یا اینکه چون اشخاص در دنیای واقعی گوشه‌نشین و بی‌رفیق‌اند بازی‌های ویدیویی بستری را برای ارتباط انسانیِ آن‌ها فراهم می‌آورد. توصیف‌های کتاب هم بعضاً شوکه‌کننده است. مثلاً معتادان به این بازی‌ها به هنگام مواجهه با فقدان یا غم‌های ناشی از عدم موفقیت به این بازی‌ها رو می‌آورند (جالب است که مواجهۀ نویسنده با این بازی‌ها و اعتیادش بعد از بازنشستگی‌اش روی داده). چنین اشخاصی به مسائل اجتماعی زندگی نمی‌پردازند، روی آوردن‌شان به گیم‌ها فرار از واقعیت است. دنیای گیم‌ها جبران‌کنندۀ نقص‌هایی است که در زندگیِ واقعی‌شان دارند (اعتیاد به شبکه‌های مجازی در این دسته جای می‌گیرد).
والدین کنترل‌گر، پدر و مادرهایی که بیش از حد فرزندانشان را تحت سیطره دارند عامل مهمی در روی آوردن فرزندان به بازی‌های ویدیویی‌اند. نویسنده می‌گوید کسانی که کنترل زندگی‌شان را، در نتیجۀ کنترل‌گری والدین، از دست می‌دهند این بازی‌ها را ملجأ خود می‌دانند. چنین اشخاصی می‌گفتند در حین بازی حس می‌کردند که واقعاً در حال انجام کاری هستند و با این کار انگار زندگی‌شان هدفمند شده است. اما گیم‌ها مزایای مفیدی دارند. کارکرد خیلی از این بازی‌ها تخلیۀ خشم و خشونت است، طوری‌که تالارهای گفتگوی برای شیوه‌های بهتر تخلیۀ خشم در بازی‌های شکل می‌گیرد. این خشم‌ها، در واقع، چیزهایی است که پیش از بازی درونشان بوده است.
بسیاری از معتادان به این بازی‌ها گفته‌اند که حین بازی خود را کشف می‌کنند. این را بگذارید کنار اینکه زیاد دیده شده که در میان معتادان گیم‌ها افرادی خلاق و نابغه هستند. نویسنده می‌گوید معتادان به نت خلاقان و نابغه‌هایی‌اند که بسیار فردی زندگی می‌کنند و در نهایت در اجتماع شبیه لوزرها و بازنده‌ها هستند، به جز گیم، که آن‌جا اجتماعی می‌شوند. جالب اینجاست که بخشی از این نابغه‌ها را افرادی تشکیل می‌دهند که اختلالاتی روان‌شناختی دارند. مثلاً مبتلایان به آسپرگر و ADHDها (بیش‌فعالان، افراد دارای اختلال حواس) وقتی به گیم روی می‌آورند بسیار از آن لذت می‌برند و به آن معتاد می‌شوند.
چند پیشنهاد برای رهایی از اعتیاد
روشن است که واکنش معتادان به نت در مواجهه با اعتیادشان «انکار» است. بااین‌حال، نویسنده چند راهکار می‌دهد. اول اینکه با زور نمی‌شود با اعتیاد مقابله کرد. اما باید معتادان را با واقعیتِ اعتیاد آشنا کرد. (این را در بچه‌هایی دیدم که سال گذشته که امتحان‌هایشان حضوری شده بود، شوکی به‌شان وارد شده بود که بعضی‌هایشان قید این بازی‌ها زدند). باید عواملِ روی آرودن به بازی را برایشان باز کرد، آگاهشان کرد. والدین و اطرافیان هم باید بدانند که حمایت‌شان باید میانه باشد، یعنی حتی نباید چنان حمایتی داشته باشند که نتیجۀ عکس بدهد، به تعبیر دیگر باید مهارتِ حل مسأله و تعیین هدف را عرضه کنند.
        

3

          بذار گوشیمو چک کنم ببینم ساعت چنده. حدوداً ده دقیقه گذشته. گوشی رو خاموش می کنم.عه! ساعت چند بود؟ همین، گوشه‌ای از اعتیاد ماست که فکرش را نمی‌کردیم. زمانه درگیر تغییرات فرهنگی است. وسایل الکترونیکی و اینترنت، شیوۀ زندگی ما را دگرگون و تحت تاثیر قرار داده‌اند. تقریباً یک دهه پیش باید کارت‌های اینترنت را خریداری میکردیم و به سختی به آنها وصل می‌شدیم. اما الان از ضروریات زندگی به شمار می‌رود که خیلی راحت‌تر در اختیار همگان است.
نویسنده در این کتاب از تجربیات اعتیاد خود به نت سخن در میان آورده است. او نشان می‌دهد که چگونه یک فعالیت سادۀ اینترنتی می‌تواند به یک اعتیاد واقعی تبدیل شود. چیزی که بعضاً حتی فکرش را هم نمی‌کنند به هر حال به قول مترجم کتاب، علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد. بازی‌های نرم افزاری و اینترنت تا جایی ابزارهای بی ضرری هستند که مواقعی برای کار یا تفریح مورد استفاده قرار می‌گیرند. در این مرحله افراد به دو قسمت تقسیم می‌شود؛ گروهی گهگاه به عنوان گذراندن وقت خالی از آنها استفاده می‌کنند و گروهی دیگر برایش مخصوصاً وقت خالی کرده و جنبه اعتیاد آور پیدا می‌کنند. کم کم از تعاملات زندگی واقعی دور می‌شوند. نویسنده از دستۀ دوم بوده و با کاربرد افراطی از این ابزارها، سلامت روانی، جسمی، رشد معنوی و روابط اجتماعی خود را به خطر انداخته بوده. او برای توصیف خود عبارت "خورۀ بازی و اینترنت" به کار می‌برند. با این‌که این عادت را ترک کرده اما سال‌های زیادی از عمرش را پشت میز کامپیوتر از دست داده و از دنبال کردن اهدافش بازمانده. اگرچه بعد از هر بار بازی احساس عذاب وجدان به سراغش می‌آمده اما باز هم نمی‌توانست بازی را کنار بگذارد. بالاخره سال ۲۰۰۳ وقت ایجاد تغییر بود. مسیر بازیابی سلامت برایش دشوار و طولانی بود و چندین بار به عقب بازگشت ولی در نهایت با مشاوره و با کمک دوستان به مقصد رسید. چند سالی بعد از بهبودی و تغییر، کم کم شروع کرد به دیگران هم کمک کند تا  از این مشکل رها شوند و یا پیشگیری کنند. رابرتس برای کمک کردن با این که تجربه‌های زیادی از بازی‌ها و فعالیت‌های اینترنتی داشت اما سعی کرد شناخت خود را غنی‌تر سازد. علاوه بر شناخت دقیق‌تر، امکانات مختلف اینترنت، مطالعه علمی رفتارهای وسواسی و اعتیاد نیز پرداخت. هنوز ممکن است ندانند که این وابستگی یک مشکل محسوب شود. اعتیاد به فضای مجازی اتفاقی جدید و انکار ناپذیر است که تحقیقات علمی زیادی دربارۀ آن انجام شده. بازی‌های نرم‌افزاری و اینترنت به خودیِ خود بد نیستند اما بعضی افراد شیوه‌های نادرست در کاربرد آنها پیش می‌گیرند. مثلاً بعضی از کاربران از دوستان و خانواده دوری می‌کنند و در روابط اینترنتی غرق می‌شوند. عده‌ای دیگر به علت ضعف مهارت‌های اجتماعی برای فرار از تنهایی در دنیای مجازی با دیگران ارتباط  می‌گیرند. صد البته داشتن دوستان اینترنتی اشکالی ندارد اما بسیاری از معتادان به اینترنت بیش از حد به ارتباط با افرادی که هرگز آنها را ندیده‌اند وابسته می‌شوند و از همین‌رو مهارتهای اجتماعی آنها رشد نمی‌کند.
با خواندن این کتاب اطلاعاتی درباره اعتیاد‌های مجازی به دست می‌آید. اعتیاد، اختلال سرسختی است که احتمال بازگشت آن زیاد است. ما می‌توانیم انتخابهای خود را کنترل کنیم اما نمی‌توانیم بر انتخاب‌های فرزند یا دوست یا کسی که قصد کمک به او را داریم کنترلی داشته باشیم. بهترین راهکارها را کوین رابرتس به سادگی بیان کرده است. راهکارهای کارآمد
شناخت، ما را در غلبه بر هر مشکلی یاری می‌دهد، هرچند آن مشکل در آغاز مرموز یا حل ناشدنی به نظر رسد. (نورمن وینسنت پیل)
        

1