یادداشت ابوالفضل شربتی

اعتیاد به نت: رهایی از دام اعتیاد به اینترنت و بازیهای نرم افزاری
        دغدغۀ جدیِ این روزهای والدین (و البته ادامه‌دار) مسألۀ بازی‌های کامپیوتری، کنسول‌ها و تلفن‌های همراه است. این را به تجربۀ دو ماهه‌ام دریافته‌ام. بیشترین گلۀ والدین از بازی‌های پیاپی فرزندانشان است. این کتاب با ترجمه‌ای روان و نثری شیوا جامعیتی مفید از مسألۀ اعتیاد به بازی‌های کامپیوتری و موبایلی عرضه می‌کند. خوبیِ کتاب این است که نویسنده مدت‌ها درگیر این بازی‌ها بوده و در جمع‌های معتادان به این بازی‌ها و البته معتادانِ دیگری بوده و تحلیل‌های راهگشا و جذابی دارد. این کتابِ شیوا هفت فصل دارد که در دو بخش کلی می‌توان آن را معرفی کرد: مسألۀ اعتیاد به بازی‌های بر پایۀ اینترنت، و پیشنهاداتی برای درمان معتادان به این بازی‌ها.
شاید تعجب کنید که چرا از اصطلاح «اعتیاد» استفاده می‌کند. جالب است بدانید که بازی‌های بر پایۀ اینترنت همان سلول‌هایی را درگیر می‌کند که اعتیاد به مواد مخدر بر آن‌ها اثر می‌گذارد. جذابیتِ دو سه فصل اول در تبیین اعتیاد به نت به دست دادن تصویری واضح و شفاف از این گونه معتادان است. نویسنده ضمن توصیف می‌کوشد آسیب‌شناسی‌هایی را هم داشته باشد. مثلاً والدین از بازی‌های ویدیویی به‌مثابۀ پرستارِ بچه استفاده می‌کنند، یا اینکه چون اشخاص در دنیای واقعی گوشه‌نشین و بی‌رفیق‌اند بازی‌های ویدیویی بستری را برای ارتباط انسانیِ آن‌ها فراهم می‌آورد. توصیف‌های کتاب هم بعضاً شوکه‌کننده است. مثلاً معتادان به این بازی‌ها به هنگام مواجهه با فقدان یا غم‌های ناشی از عدم موفقیت به این بازی‌ها رو می‌آورند (جالب است که مواجهۀ نویسنده با این بازی‌ها و اعتیادش بعد از بازنشستگی‌اش روی داده). چنین اشخاصی به مسائل اجتماعی زندگی نمی‌پردازند، روی آوردن‌شان به گیم‌ها فرار از واقعیت است. دنیای گیم‌ها جبران‌کنندۀ نقص‌هایی است که در زندگیِ واقعی‌شان دارند (اعتیاد به شبکه‌های مجازی در این دسته جای می‌گیرد).
والدین کنترل‌گر، پدر و مادرهایی که بیش از حد فرزندانشان را تحت سیطره دارند عامل مهمی در روی آوردن فرزندان به بازی‌های ویدیویی‌اند. نویسنده می‌گوید کسانی که کنترل زندگی‌شان را، در نتیجۀ کنترل‌گری والدین، از دست می‌دهند این بازی‌ها را ملجأ خود می‌دانند. چنین اشخاصی می‌گفتند در حین بازی حس می‌کردند که واقعاً در حال انجام کاری هستند و با این کار انگار زندگی‌شان هدفمند شده است. اما گیم‌ها مزایای مفیدی دارند. کارکرد خیلی از این بازی‌ها تخلیۀ خشم و خشونت است، طوری‌که تالارهای گفتگوی برای شیوه‌های بهتر تخلیۀ خشم در بازی‌های شکل می‌گیرد. این خشم‌ها، در واقع، چیزهایی است که پیش از بازی درونشان بوده است.
بسیاری از معتادان به این بازی‌ها گفته‌اند که حین بازی خود را کشف می‌کنند. این را بگذارید کنار اینکه زیاد دیده شده که در میان معتادان گیم‌ها افرادی خلاق و نابغه هستند. نویسنده می‌گوید معتادان به نت خلاقان و نابغه‌هایی‌اند که بسیار فردی زندگی می‌کنند و در نهایت در اجتماع شبیه لوزرها و بازنده‌ها هستند، به جز گیم، که آن‌جا اجتماعی می‌شوند. جالب اینجاست که بخشی از این نابغه‌ها را افرادی تشکیل می‌دهند که اختلالاتی روان‌شناختی دارند. مثلاً مبتلایان به آسپرگر و ADHDها (بیش‌فعالان، افراد دارای اختلال حواس) وقتی به گیم روی می‌آورند بسیار از آن لذت می‌برند و به آن معتاد می‌شوند.
چند پیشنهاد برای رهایی از اعتیاد
روشن است که واکنش معتادان به نت در مواجهه با اعتیادشان «انکار» است. بااین‌حال، نویسنده چند راهکار می‌دهد. اول اینکه با زور نمی‌شود با اعتیاد مقابله کرد. اما باید معتادان را با واقعیتِ اعتیاد آشنا کرد. (این را در بچه‌هایی دیدم که سال گذشته که امتحان‌هایشان حضوری شده بود، شوکی به‌شان وارد شده بود که بعضی‌هایشان قید این بازی‌ها زدند). باید عواملِ روی آرودن به بازی را برایشان باز کرد، آگاهشان کرد. والدین و اطرافیان هم باید بدانند که حمایت‌شان باید میانه باشد، یعنی حتی نباید چنان حمایتی داشته باشند که نتیجۀ عکس بدهد، به تعبیر دیگر باید مهارتِ حل مسأله و تعیین هدف را عرضه کنند.
      

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.