جامعه باز و دشمنان آن

جامعه باز و دشمنان آن

جامعه باز و دشمنان آن

4.0
3 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

6

خواهم خواند

5

شابک
9789643254896
تعداد صفحات
752
تاریخ انتشار
1397/6/13

توضیحات

        جامعه باز و دشمنان آناثر کارل پوپر (1902-1994)، فیلسوف انگلیسی اتریشی تبار، که در 1945 انتشار یافت. مؤلف رمز تاریخ اجتماعی را در تقابل «جامعه بسته» و «جامعه باز» می بیند. در جامعه بسته طبیعت و قرارداد یکسان شمرده می شود و روح انتقادی و تغییر افکار فرد نفی می گردد. جامعه باز، که دستاورد یونانیان است، «غیردینی» است و طبیعت و قرارداد از یکدیگر جدا و زمینه را برای روح انتقادی و رویکرد فردگرایانه فراهم می کند.این نوع جامعه وقتی که بیشتر جنبه تعارضی داشته باشد و کمتر حمایت کننده باشد، وسوسه حاکمیت بر کل شئون اجتماعی (توتالیتر) و بازگشت به جامعه بسته را باعث می شود. به نظر پوپر، افلاطون و هگل و مارکس «دشمنان» جامعه بازند و در هیئت معاصران با آنان درمی افتد.به نظر افلاطون، تغییر عین فساد است و از اینجا به طرح خیالی دولت «توتالیتر» و دارای سلسله مراتب و هماهنگی می رسد که از راه آموزش اجباری و جمع گرای طبقه حاکمه ثبات خود را حفظ می کند.از سوی دیگر چون "عدالت" دانستن ماهیت امور است، قدرت به دست فیلسوف می افتد؛ یعنی رؤیای بیمارگونه جامعه باز و بازگشت به جامعه بسته بر دانشی که به وجود می آید بنا می شود. و اما تازگی فلسفه هگل در این فکر نادرست است که تناقض فی نفسه ثمربخش است و دیالکتیک با کاربرد استدلالی زبان فرق دارد. نتیجه چنین طرز فکری زیان آور است، زیرا از یک تناقض هرچیزی ممکن است استنتاج کرد.این کتاب جستارهایی را پیش می کشد که شاید از روی فهرست مطالب نمایان نباشند. بازنمود کوناهی است از برخی دشواری هایی که تمدن ما رویارویشان است - تمدنی که شاید بتوان در وصفش گفت که از پی مردمی خویی و خردمندانگی می  پوید و جویای برابری و آزادی است، تمدنی که گویی هنوز خردسال است، و هرچند بسیاری از رهبران فکری آدمی بارها به آن خیانت کرده اند همچنان در حال بالیدن است. می کوشد نشان دهد که این تمدن هنوز از تکان زایش خود یکسره بهبود نیافته است، یعنی تکان پدید آمده از گذار از جامعه قبیله ای یا جامعه بسته با تن دهندگیش به نیروهای جادویی به جامعه باز که توان های سنجش گرانه آدمی را می رهاند. می کوشد باز نماید که تکان این گذار یکی از عوامل پیدایی چنان جنبش های واپس گرایانه ای است که کوشیده، و همچنان می کوشند، تا تمدن را براندازند به سازمان قبیله ای (تریبالیسم) بازگردند. و بر آن است که آنچه امروزه توتالیتاریسم می نامیم، از آن سنتی است به کهنسالی یا جوانسالی تمدن ما.