معرفی کتاب ماموریت فراموش شده اثر آیزاک آسیموف

ماموریت فراموش شده

ماموریت فراموش شده

4.0
1 نفر |
1 یادداشت
جلد 2

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

ناشر
شابک
9786536987363
تعداد صفحات
280
تاریخ انتشار
1330/10/11

توضیحات

        High above the planet Florinia, the Squires of Sark live in unimaginable wealth and comfort.  Down in the eternal spring of the planet, however, the native Florinians labor ceaselessly to produce the precious kyrt that brings prosperity to their Sarkite masters. Rebellion is unthinkable and impossible. Not only do the Florinians no longer have a concept of freedom, any disruption of the vital kyrt trade would cause other planets to rise in protest, ultimately destabilizing trade and resulting in a galactic war. So the Trantorian Empire, whose grand plan is to unite all humanity in peace, prosperity, and freedom, has stood aside and allowed the oppression to continue. Living among the workers of Florinia, Rik is a man without a memory or a past.  He has been abducted and brainwashed. Barely able to speak or care for himself when he was found, Rik is widely regarded as a simpleton by the worker community where he lives.  But as his memories begin to return, Rik finds himself driven by a cryptic message he is determined to deliver:  Everyone on Florinia is doomed . . . the Currents of Space are bringing destruction. But if the planet is evacuated, the power of Sark will end--so some would finish the job and would kill the messenger. The fate of the Galaxy hangs in the balance.
      

یادداشت‌ها

          چیزی از از سبک داستان نویسی آسیموف در خاطرم بود این بود که تخیل او تا حد زیادی مبناهای علمی دارد چون به هر حال خودش دانشمند بوده بر خلاف امثال "Ray Bradbury". اما در این رمان تا آخرین لحظات ردپایی از مامبو جامبوهای علمی دیده نمیشد
با این حال فضای کلی اثر بسیار جذاب بود: یک سیاره در حال استعمار که خیلی ثروتمند است اما خودش نمیتواند از منابع ارزشمند خودش استفاده کند و حتی افراد مستعدش به یغما برده میشوند و یک مشت احمق حرف گوش کن برای کارگری باقی میمانند و ... اینها شما را یاد اوضاع جهان خودمان نمی اندازد؟ بله! زیر لایه داستان نقد قدرت و ثروت ابرقدرتهاست که اینجا با نام "سارک" و "ترانتور" معرفی میشوند. تقریبا یکی نماینده سرمایه داری و یکی نماینده کمونیسم است ولی گاهی قراین کمی جابجا شده تا تطابق صددرصد نباشد.
 بالاخره هم نویسنده در آخرین فراز نشان داد که هیچ کدام برای نجات بشریت ارزشی قائل نیستند و فقط به سود بیشتر می اندیشند. اما اتفاق جالبی که افتاد این بود که دانشمندان مستقل از ابرقدرتها، توانستند بر این حرص و طمع پیروز شوند. فکر میکنم این خصیصه ساینس فیکشن امریکایی باشد که بالاخره دانشمندان نجات بخش از کار در می آیند نه مجنون و ویرانگر. 
در فضای علمی تخیلی روسی دانشمند بدون اخلاق بیشتر است. ارجاع میدهم به دو فیلم "Solaris" و استاکر هر دو از تارکوفسکی که اولی از رمان استانیسلاو لم اقتباس شده. برای نمونه ی دانشمند پیامبرگونه هم ارجاع میدهم به فیلم "کوچک سازی" الکساندر پین" که صحنه آخر یک سکانس شبیه تابلوی "شام آخر" حضرت مسیح دارد و آقای دانشمند قوم برگزیده را با خودش به مخفی گاهی ابدی میبرد. الآن حضور ذهن ندارم. فکر میکنم نمونه خوشبینی به جایگزین شدن دانشمند به جای منجی در سینمای امریکا زیاد است

به هر حال شبهای بهمن ماه 1400 من با خواندن این رمان قشنگ بود. با آلبوم "جونو تو جوپیتر" ونجلیس ( موسیقی به سفارش ناسا ) میخواندم وقتی همه خواب بودند. موسیقی فضایی شاهکار ونجلیس صحنه های این رمان علمی تخیلی را به طرز عجیبی زنده می‌کرد.
        

0