معرفی کتاب ملاحظاتی در باب شعر و انواع آن اثر جان استوارت میل مترجم محمدهادی حاجی بیگلو

ملاحظاتی در باب شعر و انواع آن

ملاحظاتی در باب شعر و انواع آن

جان استوارت میل و 2 نفر دیگر
2.5
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

0

ناشر
شب خیز
شابک
9786229612330
تعداد صفحات
98
تاریخ انتشار
1398/9/12

توضیحات

        از دور که می نگریم اندیشه جان استوارت میل از سه گانه ی افلاطونی حقیقت و خیر و زیبایی، تنها به دوتای اول بسنده کرده است. اما در نگاه دقیق تر، در آثار وی به جستارهایی بر می خوریم که مشخصا در قلمرو نقد ادبی قرار میگیرند، گل سر سبد این جستارها مقاله ی دون بخشی مختصر اما هوشمندانه ای ست که بخش نخست آن به نام «شعر چیست؟» مشهور است و از بخش دوم آن گاه با عنوان «دو گونه شعر» و حتی گاه «شاعر کیست؟» یاد میکنن. میتوان گفت این مقاله از جمله ثمرات دو رویداد سرنوشت ساز در زندگی وی است: یکی بحران روانی وی در آستانه بیست سالگی و دیگری مواجهه با اشعار ویلیام وردزورث که از بزرگان جنبش ادبی رمانتیک در انگلستان قرن نوزدهم بود. در بخش نخست این مقاله است که میل میکوشد فصل تام شعر تغزلی را از دیگر انواع ادبی کلاسیک بیان کند. و در همین جاست که به نعبیر نورتروپ فرای با لمحه شگرفی از بینش انتقادی جان استوارت میل رو به رو میشویم: سخن 0خطیب را می شنویم، اما برای شنیدن شعر فالگوش می ایستیم.
      

یادداشت‌ها

          0- اگه اندکی با نظریه‌ها و ایده‌های جان استوارت میل، شخصیت و نحوه تربیت او آشنا باشید، شاید در نگاه اول وجود چنین نوشته‌هایی از میل تعجب‌برانگیز باشد. میل که از کودکی در خانه تحت آموزش‌های سفت‌وسخت بوده است و هرچی را در حوالی خود می‌دیده است جز لطافت و شاعری. میل از کودکی با یادگیری منطق و فلسفه و جز آن، کودکی بوده است که باید منطقی رشد می‌کرده است. اما لحظه‌ای بوده است که اندکی ترک در این مسیر ایجاد شده است که به بحران روانیِ میل در 26سالگی و سال 1826-1827 باز می‌گردد؛ در این لحظه شکست است که شعر به کمک میلِ جوان می‌آید.


1- در این کتاب که مشتمل بر دو مقاله به عناوینِ "شعر چیست؟" و "دو گونهٔ شعر" به قلم میل در کنار مقدمه‌ای از مترجم فارسی و موخره‌ای از ویراستار مجموعه آثار میل می‌باشد نوشته‌های میل در این دوره را می‌خوانیم.
در این نوشته نمی‌خوام کلیت اثر را تحلیل کنم، صرفا چند بخش جالب آن را به اشاره‌ای مورد توجه قرار می‌دهم و سپس به نابسندگی‌های نوشتهٔ میل برای شعرِ مدرن خواهم پرداخت.


2- یکی از نکات قابل توجه در این متن نسبتی است که میل میان فلسفه و شعر برقرار می‌کند. با توجه به همان تصویر مشهور و تربیت میل، انتظار می‌رود او شعر را به پای فلسفه قربانی کند اما نسبتی که میل بین شعر و فلسفه برقرار می‌کند نسبت به خودش و زمانه‌ای که در آن می‌نوشته است، قابل دفاع است.
او بیان نمی‌‌کند که شعر باید از حیث فلسفی فاقد ایراد و کامل باشد، بلکه نظامات فلسفی چنان باید گشاده باشند که ایده‌های شعری و مفاهیم حک‌شده در اشعار را بپذیرد. البته این نسبت در اینجا ایست نمی‌کند و میل بیان می‌کند که:

"همهٔ شاعران بزرگ، هر شاعری که تاثیر گسترده و ماندگاری بر بشریت نهاده، متفکری بزرگ بوده است؛ او فلسفه‌ای داشته است، با اینکه آن را به این نام نمی‌خوانده است."

باز بایستی بن‌مایه مفهومی قوی‌ای در شعر باشد که شاعر را در تاریخ ماندگار کند.


3- از ایده‌های جالب دیگر میل در این دو مقاله/جستار را می‌توان به تمایزی که میان دو نحو از شاعری که یکی غریزی و شهودی است، دیگری که تربیتی و فراگرفته شده اشاره کرد. عبارتی مشهور هست که "شاعران، [شاعر]  زاده می‌شوند" به این معنا که شاعری گوهری است نابسوده، و ذوقی است که باید با آن زاده شوی و یک استعداد اکتسابی نیست. میل جستارِ "دو گونهٔ شعر" را با همین طرح بحث آغاز می‌کند و در ادامه میان شاعری  که شعر می‌پرورد (وردزورث) و اشعاری فکرشده و حامل اندیشه‌های والا می‌نگارد و دیگری شاعری که "شاید بتوان آن را بهترین مثال سرشت شاعرانه نامید" که او شلی باشد تمایز می‌گذارد و از این رهگذر بحث خود را پیش می‌برد.
در ادامه میل با برقراری تمایزی میان این دو نحو از شاعری و بیان هم‌گرایی‌های این دو، بحث خود را پیش می‌برد. شاید با صورت‌بندی استدلالی و جوابیه میل به این پرسشی که طرح می‌کند همراه نباشم، ولی نمی‌تونم نافی اهمیت و اساسی بودن این پرسش باشم. در باب بسیاری از شاعران فارسی‌زبان، چه متقدم و چه متاخر، می‌توان چنین بحثی راه انداخت.

4- در جستار "دو گونهٔ شعر" میل به نکته جالبی اشاره می‌کند که آن همانا شاعر بودن تمام انسان‌هاست که در لحظاتی اگر مورد تامل و خلق شاعرانه قرار بگیرد، هر کس به توان خود می‌تواند چیزی بنویسد که حدی از شاعرانگی و واکاوی درونی را داشته باشد.

5- نمی‌دانم اگر میل زنده بود و رویدادهای بنیان‌برافکن پس از خود چه در هنر و فلسفه، چه در همین شعر را می‌دید آیا می‌توانست هنوز چنین قاعده‌مند و اصولی در باب شعر حرف بزند یا نه. به نظرم شعر مدرن و رویدادهای قرن 20 در جهان ادبیات و شعرِ غرب آزمونی جدی برای ایده‌های میل است که به نظرم در کلیت شکست می‌خورد اما جزئیاتی از آن به صورت معجزه‌آسایی نجات خواهند یافت.

6- در نهایت ایده‌های سلسه‌مراتبی، اهل فضیلت/عامهٔ مردم، شعر والا/شعر کم‌ارزش و جز آن به کرات در متن هویداست و گاها ریشه‌های بحث به چنین نگاه‌های سلسله‌مراتبی ِ مخربی باز می‌گردد که با توجه به زمانه نگارش این جستارها و دوباره سامان تربیتی و آقامسلکانه میل همگن است. از چنان موقعیتی چنین ایده‌های طبیعی است.



پی‌نوشت: تحقیقا در مورد ایده‌های اصلی کتاب چیزی نگفتم.
اگر با میل آشنایی اید (بعید است کسی نظریه سیاسی و فلسفه سیاسی بخواند و هزاران بار با میل مواجه نشود) و می‌خواهید وجهی خاص از اندیشه او که به نظر غریب می‌آید را بهتر بشناسید یا کلا تامل در ماهیت شعر برایتان محل سوال است، طبعا خواندن این کتاب را مفید فایده خواهید یافت.

ترجمهٔ اثر هم خوب بود در مجموع.
        

12