منطقه مرده

منطقه مرده

منطقه مرده

استیون کینگ و 1 نفر دیگر
5.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

6

شابک
9786228221168
تعداد صفحات
567
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        کتاب منطقه مرده، رمانی نوشته ی استیون کینگ است که اولین بار در سال 1979 به چاپ رسید. جانی اسمیت پس از پنج سال از کما بیدار می شود و درمی یابد اکنون می تواند با لمس افراد، آینده و گذشته ی آن ها را ببیند. خیلی ها این توانایی او را یک موهبت می دانند اما خود جانی نظر دیگری دارد. نامزد جانی در مدتی که او در کما بود، با مرد دیگری ازدواج کرده و حالا همه ی اطرافیانش از او می خواهند که مشکلاتشان را حل کند. جانی پس از دست دادن با سیاستمداری جاه طلب و بی اخلاق، تصویری عجیب و هراس آور را در ذهن خود می بیند و باید تصمیم بگیرد که آیا می خواهد با انجام کاری بزرگ، آینده را تغییر بدهد یا خیر. رمان منطقه مرده، اثری بسیار سرگرم کننده و پرتعلیق است که مخاطب را برای فهمیدن ادامه ی داستان، کتاب به دست، میخکوب می کند.
      

پست‌های مرتبط به منطقه مرده

یادداشت‌ها

joiboy

joiboy

1403/8/24

داستان از
          داستان از جایی شروع میشه که جانی درحال اسکی روی یخ میخوره زمین و سرش ضربه میبینه و بیهوش میشه. تصاویری عجیب و مبهم میبینه که اون اتفاقات بعد از مدتی اتفاق میوفته. یه جورایی میتونه تصاویری مبهم از آینده رو ببینه. 

خب این اولین کتاب از استیون کینگه که خوندم و انتظار هایی داشتم که هم بد بودن هم خوب. یک سری ها میگفتن خیلی کنده و حوصله سر بره و یک سری ها سرش قسم میخوردن. اولا که به هیچ عنوان و اصلا کند نبود. پر از اتفاق های کوچیک و بزرگ بود و روندی سریع هم داشت نسبتا. البته اینم بگم اتفاقاتی که من میگم شاید اون اتفاقاتی نباشه که شما انتظار داشته باشید ولی دلیل نمیشه که چون حتما صحنه های شلوغ پلوغ و با کلی سر صدا خلق نمیکنه نویسنده حتما داستان کنده یا هیچ اتفاقی نمیوفته. ( که از این اتفاقاتم داره.)😅
عالی بود از هر لحاظ و واقعا خوشحالم که خوندمش. یکم درباره نکات مثبتش این پایین صحبت میکنم:

💙شخصیت پردازی: واقعا واقعا عالی. دلم خیلی برای جانی و سارا تنگ شده و واقعا دوست دارم بعدا دوباره برم سراغش تا این شخصیت هارو دوباره دنبال کنم. روابط شخصیت ها باهم و مخصوصا جانی با سارا خیلی خوب بودن. وااای نگم از این ارتباط .🫠 از طریق دیالوگ ها، عکس‌العمل ها، رفتار ها و غیره شخصیت پردازی میکرد به جای اینکه بیاد مثلا بگه « او فردی تعصبی و مذهبی بود.» تو خودت با رفتار شخصیت ها متوجه میشدی که چجوری قراره رفتار کنن در مقابل اتفاقات و شخصیتشون چه طوریه. ( البته استیون خدای نویسندگیه دیگه معلومه اینطوریه.😅) این نوع شخصیت پردازی رو یکم تو صدا های دیگر کتابی که همین مترجم نوشته دیده بودم و عاشق شدم چون همه شخصیت ها انگار واقعین و به بهترین شکل نوشته و پرداخته شدند.

💜فضا سازی و انتقال حس: سر هر اتفاق اون حسی که نویسنده دوست داشت منتقل کنه به خوبی منتقل میشد و به راحتی با اتفاقات ارتباط برقرار میشد کرد. شخصیت ها هر مشکل و حسی رو تجربه میکردن شما هم همون هارو تجربه میکردید. فضا سازی هم که خیلی خیلی خوب بود. توصیفات خیلی عالی باعث میشد که تصویر سازی به شدت دقیق و عالی داشته باشم و به راحتی بفهمم داره چی میگه نویسنده و به کجا میخواد برسه. کلا که خیلی خوب بود.🥹🥲

💚داستان: داستان به شدت جذاب و پر مفهوم بود. اگر انتظار نداشته باشید که یهو همه بمیرن همه جا منفجر بشه و اتفاقات اینطوری داستان روندی تندی داره.😂 پایانشم که اصلا نگم خیلی غم انگیز بود.🫠

💛مفهوم و محتوا کتاب: یک سری کتابا داستانشون محتوا داره بعضیا شخصیت هاشون، بعضیا اتفاقات و غیره ولی این کتاب همه اینارو باهم داشت. تو شخصیت ها مثل شخصیت مامان جانی، سارا، خود جانی و غیره هرکدوم یک نمادی بودند و هر کدوم یک حرفی رو داشتن میرسوندن. محتوا اصلی مخصوصا با پایان تکان‌دهنده اش هم مثل داستان ها و کتاب ها و فیلم های دیگه استیون بسیار تکان‌دهنده بود و مثل همیشه تلنگر های عجیبی داشت که بعد تموم کردن کتاب به نقش و نگار های فرش و ترک های دیوار خیره بشید.

🧡ترجمه و خود کتاب: ترجمه آقای قاضی که خداس و هیچ حرفی درش نیست. عالی ترجمه میکنه و هر چیزی که امکان داره متوجه نشید ایشون داخل کتاب توضیح داده. و واقعا یکی از جذابیت های اصلی کتاب ترجمه عالی شه. واقعا یکی از بهترین ترجمه کتاباییه که خوندم. طرح جلد کتاب انقدر جذابه که میشه ساعت ها بهش خیره شد و دیگه هیچ کاری نکرد. کتابش راحت خوانه و خیلی خوش دسته. و در کل ظاهر کتاب داخل کتابخونتون و دستتون موقع خوندن کاری میکنه که جذابیت کتاب چندین برابر بشه.

❤️تعلیق و کشش: فصل ها به خوبی تموم میشد. وقتی یه اتفاقی میوفتاد مثلا یکی بعد از مدتی زیاد و کلی انتظار یک شخصیت دیگه رو میدید و بعد از اتفاقات خوشی که باهم داشتن سریع نویسنده یه ضد حال میزد و میگفت تا سه سال دیگه هم دیگر را ندیدند. و اینطوری بودم که خب چرا؟ چی میشه؟ تا الان که خوب بود همه چیز؟ کتاب به خوبی شروع میشه و با همون جمله اول تعلیقشو شروع میکنه. و این تعلیق تا آخر کتاب بیشتر و بیشتر میشه و سفت و محکم نگه میداره خواننده رو جوری که تو سه روز چهار صد صفحه از کتابو خوندم...

و در اخر واقعا حتی از یه کلمه کتابم نمیتونم حداقل من ایراد بگیرم. از کلمه به کلمه، جمله به جمله، و صفحه به صفحه لذت میبردم مخصوصا بعد سه چهار ماه کتاب بد خوندن. اصلا از دستش ندید و حتما بخونیدش. اطمینان کنید به بنده.😊
و استیون بخونید تا رستگار شوید.🔥💪

        

20