انقلاب
در حال خواندن
2
خواندهام
8
خواهم خواند
12
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
ما در اینجا با مساله جنگ سرو کار نداریم.استعاره ای که ذکر کردم محصول نظریه وضع طبیعی است.از بیان نظریه و استعاره غالبا برای این منظور استفاده شده است که جنگ و خشونت ناشی از جنگرا به دلیل شری که از ابتدا در ذات امور مربوط به آدمی به ودیعه رفته و نخستین جلوه آن آغاز تبهکارانه تاریخ بشر است،توجیه کنند.ولی استعاره و نظریه مذکور با مساله انقلاب بیشتر ارتباط دارد چون انقلاب تنها رویداد سیاسی است که ما را مستقیما به گونه ای پرهیز ناپذیر با مساله بدایت و آغز روبه رو می کند انقلاب به هر نحو که تعری شود،فقط به معنای دگرگونی نیست.انقلاب های عصر جدید نه با Motatio rerum تاریخ روم قدر مشترکی دارند،نه با stasis یونانی یعنی کشمکش و شورش در دورن دولت شهرها،و نه معادلند با آنچه افلاطون metabolaiمی خواند یعنی تبدل نیمه طبیعی صورتی از حکومت به صورت دیگر،یا با آنچه پولوبیوس politeion anakuklosisمی نامید یعنی دور یا چرخه ی 3 معینی که امور بشری به علت آنکه همیشه از کرانی به کران دیگر می رود،در دامنه ی آن محدود می گردد.