رهایت می کنم
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
8
خواهم خواند
5
توضیحات
من چیزی نمی گم و به نظر می رسه احتیاجی به جواب نداره. «شما زن ها فکر می کنین می تونین تنهایی دووم بیارین. فکر می کنین به مردها احتیاجی ندارین. ولی وقتی ما مردها تنها می ذاریم تون، کاملا به دردنخورین. همه تون مثل همین. دروغاتون! یا خدا، دروغایی که شما زن ها می گین. یکی پشت اون یکی زبون تون رو تکون می دین، یه حرفی می زنین ومنظورتون حرفه دیگه س.» احمق بودم که فکر می کردم می تونم از گذشته فرار کنم. هرچقدرم تند فرار کنم، هرچقدر هم دور برم، باز هیچ وقت نمی تونم ازش جلو بیفتم. «از متن کتاب»
لیستهای مرتبط به رهایت می کنم
یادداشت ها