معرفی کتاب شب روی سنگفرش خیس اثر اکبر رادی
در حال خواندن
0
خواندهام
4
خواهم خواند
0
نسخههای دیگر
توضیحات
حامد: در پارکینگ شما چهار تاق باز بود ، دیدم از این طرف صرف بیشتری دارد! (یکی دو قدم پیش می آید.) سلام... انگار جای حساسی وارد صحنه شده ام. شعر می خواندید؟ رخساره: ما، در وقت خودش شعر هم می خوانیم. حامد: شعر و موسیقی، دو پای ثابت محفل استاد! (توی دست های سرد و بسته اش ها می کند و به سمت پیانو می آید.) و پیانو... که همیشه مرا یاد یک بیت، یک بیت مرموز می اندازد. چه بود فال آن شب؟ به چشم کرده ام ابروی ماه سیمایی... هه! انار دانه کرده و خاله ناهید با یک پیرهن ماکسی مشکی کنج کاناپه نشسته بود...
لیستهای مرتبط به شب روی سنگفرش خیس
یادداشتها