معرفی کتاب آوای صحرا اثر عبدالرحمان اونق
در حال خواندن
0
خواندهام
1
خواهم خواند
1
توضیحات
نمای نزدیک:«آوای صحرا» از تاریخ سخن میگوید، اما فراتر از یک رمان تاریخی است و بیش از هر چیز، داستانی خوشخوان و تفکربرانگیز را پیش روی مخاطب میگذارد. عبدالرحمن اونق رمان رنگارنگ و پرحادثه خود را با خبری خوش آغاز میکند؛ مردان پسر الیاس آخوند بعد از چهارده سال ولایتنشینی میخواهد برگردد به کمشدفه در ترکمن صحرا. این خبر شادیبخش اما سرآغازی هم هست برای گمانهزنیها و شایعات فراوان. فصل بعدی رمان نشان میدهد که این شایعات چندان هم بیراه نبوده است؛ ناصرالدینشاه از مردان طعمهای ساخته که دو تیره جعفربای و آتابای از قبیله یموت را با هم متحد کند و علیه قبیله تکهها بشوراند. حالا باید مردان از رضاقلی خان تاجر و همسرش که او را بزرگ کردهاند، با دلتنگی و اندوه جدا شود و برگردد پیش پدر و مادر واقعی خودش. او برمیگردد به کمشدفه؛ بازگشت مردان بیدار شدن کینهها و بغضهای کهنه است و سایه افکندن بددلیها و تردیدها. حتی پدرش الیاس آخوند و مادرش خدیجه دایزا گمان میکنند که شاید فرزندشان مامور ولایتیها باشد. اما مردان در سر فقط رویای صلح دارد و وقتی که از مردم کمشدفه کممحلی میبیند به پیرزنی به نام هاجر دایزا پناه میبرد. اما آرزوهای او خواب و خیالی بیش نیستند و سرزمین او ملتهب نبردها و حادثهها و البته دلدادگیهای غریب است. روسها و انگلیسها از بیکفایتی قاجار و اختلافات ترکمنها بهره میبرند تا سرزمین رویاهای مردان را به تاراج ببرند.
یادداشتها