معرفی کتاب آتش و خون اثر جورج آر.آر. مارتین مترجم حسین شهرابی

آتش و خون

آتش و خون

4.7
9 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

17

خواهم خواند

33

شابک
9786222193287
تعداد صفحات
563
تاریخ انتشار
1396/10/11

توضیحات

        "آتش و خون" حماسه ای دیگر از "جرج آر آر مارتین" بوده که داستان آن "300 سال پیش از بازی تاج و تخت" اتفاق می افتد. هیجانی که از میان سطرهای داستان "آتش و خون" بر می خیزد و به جان خواننده می افتد، جنبه ای نو و خلاقانه از قلم "جرج آر آر مارتین" است که این بار بی هیچ حد و مرزی خواننده را با دنیای تارگرین ها مواجه می کند. خاندان تارگرین، تنها خاندانی که از پادشاهی اژدهایان برخوردار است از سرنوشت شوم والریا نجات یافته و در دراگون استون اقامت گزیده است. داستان "آتش و خون" با قصه ی اگان فاتح، سازنده ی تخت آهنین آغاز شده و ادامه می یابد تا ماجرای نسل های متمادی از تارگرین ها که برای پاسداری از این تخت جنگیدند را بیان کند و برسد به جنگ داخلی میان آن ها که تقریبا هیبت و قدرت آنان را به ورطه ی نابودی کشاند.در رقص اژدهایان دقیقا چه اتفاقی افتاد؟ چرا رفتن به والریا بعد از آن اتفاق شوم آنقدر کشنده بود؟ وستروس زمانی که اژدهایان بر آسمانش حکمرانی می کردند چگونه بود؟ این بخشی از سوالاتی است که "جرج آر آر مارتین" در تاریخچه ی حیاتی "آتش و خون" به آنها پاسخ داده است و در کنار بیش از هشتاد تصویر سیاه و سفید جدید از "داگ ویتلی" قرار گرفته استخاندان تارگرین که در داستان های قبلی به طور خلاصه به آن ها اشاره شده بود، برای اولین بار به شکل کامل و گسترده توسط "جرج آر آر مارتین" در کتاب "آتش و خون" مورد وصف قرار گرفته اند و خواننده با جنبه های جدید، اغلب خونین و همواره شگفت انگیز این بخش از تاریخ وستروس آشنا خواهد شد.
      

لیست‌های مرتبط به آتش و خون

نمایش همه
کنت مونت کریستوکنت مونت کریستو (دوره دو جلدی)مده آ

انتقام در ادبیات؛ از کینه‌های شخصی تا عدالت‌خواهی

24 کتاب

انتقام، نخستین فریادِ انسانِ به خاک افتاده است.  نفسی است که در سینه می‌گندد، خونی است که در رگ‌ها می‌جوشد، و کتاب‌ها، آیینه‌های شکسته‌ای‌اند که این زهرِ مقدس را بازمی‌تابانند. از تراژدی‌های یونان باستان تا زیرزمین‌های تاریک رمان‌های نوآر، کلمات، خنجرهایی بوده‌اند که نویسندگان به دستِ شخصیت‌ها می‌دادند تا قصه‌اش را در پهلوی دشمن فروبَرند.  "انتقام، هنرِ صبر است، باید طعمه را چنان به درون کشید که خود، زنجیرهایش را ببوسد."  —کنت مونت‌کریستو  اما ادبیات به ما می‌آموزد: هیچ خونی بی‌کیفر نمی‌ریزد.  هملت در برکه‌ای از جسدهای بی‌گناه غرق می‌شود.  مده‌آ، در آتشِ تنهاییِ خود می‌سوزد.  و حتی کنتِ باشکوه، در اوج پیروزی، پوچیِ پیروزی بر زخم‌های کهن را فریاد می‌زند.  "انتقام، مارِ دو‌سره‌ای است که هم دشمن را می‌کشد، هم انتقام‌گیرنده را می‌گزد."  پایانِ خونینِ هر داستانِ انتقام، آغازِ پرسشی ابدی است: "آیا وقتی تیغِ انتقام فرومی‌روید،  زخمِ کهنه التیام می‌یابد؟  یا تنها خونِ تازه‌ای بر زمین می‌ریزد  که نقشِ خنجرِ بعدی را ترسیم کند؟"

56

پست‌های مرتبط به آتش و خون

یادداشت‌ها