درست یک پا روی زمین: خاطرات ناخدا یکم تکاور سلیمان محبوبی

درست یک پا روی زمین: خاطرات ناخدا یکم تکاور سلیمان محبوبی

درست یک پا روی زمین: خاطرات ناخدا یکم تکاور سلیمان محبوبی

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

گفتم: «مادر خطرناکه!...اگه بنزین یا ماشین می­خواین بگین تا شما رو برسونن جاده ماهشهر!» پیرزن خندید، یک قاچ دیگر هندوانه را بیرون آورد و گفت: «کجا برم؟ این­جا خاک منه، خونه منه...تو اگه تفنگ داری، بهم بده، اگه نه برو زودتر این نامسلمونا رو بکش و خاکمو بهم برگردون!»