معرفی کتاب روزی روزگاری در بوسنی اثر ایوو آندریچ مترجم دنیس آژیری

روزی روزگاری در بوسنی

روزی روزگاری در بوسنی

ایوو آندریچ و 1 نفر دیگر
5.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

3

ناشر
خوب
شابک
9786227543247
تعداد صفحات
552
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        این شاهکار ایوو آندریچ از منظر نگاه تاریخی و سبک نوشتار با آثار تولستوی نزدیک می‌شود و سرشار از غنا و پیچیدگی منطقه‌ای است که شاهد فجایع بسیار بوده و به ندرت روی آسایش به خود دیده است
      

لیست‌های مرتبط به روزی روزگاری در بوسنی

یادداشت‌ها

          ۵۵۱ صفحه در ۱۸ ساعت.

«روزی روزگاری در بوسنی»، طولانی‌ترین قطعه از سه‌گانه‌ی «ایوو آندریچ» است.«آندریچ» در این کتاب مستقیمن به تاریخ مردم بوسنی می‌پردازد و داستان خود را در سال ۱۸۰۷ آغاز می‌کند؛ زمانی که ناپلئون مشغول گسترش امپراتوری خود به سمت شرق است. مابین سال‌های ۱۸۰۷ تا ۱۴، فرانسه در شهر کوچک تراونیک در قلب بوسنی کنسولگری‌ای داشت که «روزی روزگای در بوسنی» داستان همین کنسولگری‌ست. اگرچه در پس زمینه‌ی داستان، پیروزی‌ها و شکست‌های ناپلئون و شورش صرب‌ها علیه ترکیه قرار دارد، اما در تمرکز باریک و تقریبن کلاستروفوبیک آن بر یک شهر، این کتاب تا حدی شبیه به «پل رودخانه‌ی درینا»ست. با این حال، از بسیاری جهات در دسترس‌تر است؛ با طول بیشتر و جابجایی زمانی کمتر جاه‌طلبانه که امکان توسعه‌ی شخصیتی بیشتر و ترکیبی متنوع از روابط عاشقانه، دسیسه‌های سیاسی، و آشفتگی‌های مردمی را فراهم می‌کند.
‌
«روزی روزگاری در بوسنی» شامل مجموعه‌ای به یاد ماندنی از شخصیت‌هاست که در مرکز آن‌ها «داویل» را داریم، کنسول فرانسه، فردی گم‌گشته اما مشتاقانه در حال تقلا و تلاطم و در اطراف او انبوهی از افراد دیگر -خانواده و دستیارانش، کنسول رقیبش در کنسولگری اتریش، والی‌های ترک که پیوسته می‌آیند و می‌روند و اطرافیانشان، و مردم محلی. و برخی از شخصیت‌های «آندریچ» آنقدر عجیب‌وغریب هستند که اگر به خوبی با محیطشان تطابق نداشتند، باورهای خواننده را به چالش می‌کشیدند. و باید گفت چیزی که این کتاب را به یک اثر موفق تبدیل کرده، آن حسی‌ست که داستان از تراونیک به خواننده‌اش منتقل می‌کند، چرخه‌ی فصولش و مردم مودی‌اش که احوالاتشان پیوسته در حال تغییر است. داستان‌های پرشماری در این کتاب یافت می‌شوند که با جدایی فلسفی روایت می‌شوند و این همان چیزی‌ست که به کار «آندریچ» اقتدار می‌بخشد.
‌
«روزی روزگاری در بوسنی»، این رمان گسترده‌ی «آندریچ»، حماسه‌ای بی‌انتها از دسیسه و فتح در قلب بوسنی و مبارزه برای برتری در منطقه‌ای را نشان می‌دهد که سرسختانه حاضر به تسلیم شدن در برابر هیچ بیگانه‌ای نیست. جایی که در آن، مسلمانان، مسیحیان کاتولیک و ارتدوکس، یهودیان و کولی‌ها، با تقسیم جامعه، همه در تحقیری مشترک نسبت به بازدیدکنندگان خود متحد می‌شوند. کنسول‌ها و وزیران که در فضایی هراس‌زده و تنگ از سوءظن و بی‌اعتمادی متقابل منزوی شده‌اند، به دنبال نوسانات سیاست‌های خارجی مربوطه‌ی خود، با یکدیگر رقابت می‌کنند، اما وقتی سیاست بین‌الملل اجازه می‌دهد، در این سرزمین خشن و خصمانه به به‌ترین شکل ممکن، یکدیگر را دلداری می‌دهند.
        

0