معرفی کتاب گاه و بی گاهی دانشگاه در ایران: مباحثی نو و انتقادی در باب دانشگاه پژوهی، مطالعات علم و آموزش عالی اثر مقصود فراستخواه

گاه و بی گاهی دانشگاه در ایران: مباحثی نو و انتقادی در باب دانشگاه پژوهی، مطالعات علم و آموزش عالی

گاه و بی گاهی دانشگاه در ایران: مباحثی نو و انتقادی در باب دانشگاه پژوهی، مطالعات علم و آموزش عالی

3.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

1

ناشر
آگاه
شابک
9789644163791
تعداد صفحات
340
تاریخ انتشار
1398/3/26

توضیحات

        
به نظر می رسد شواهد و استلال لازم نخواهد بود اگر بگوییم دانشگاه و علم در جامعه ی «دانش بنیان» ، بیش از هر زمان دیگر، جریان اصلی تعیین کننده ای برای آینده ی این سیار شده است؛ خصوصا در جامعه ای در حال گذر، مانند ایران، که در کار ساخته شدن است و در تب و تاب تجدد و تحول و توسعه است و قضایای دشوار معاصریت آن به شدت موکول است به وضع علم، به مرجعیت دانش و به جایگاه دانشگاه و نقش اجتماعی دانشگاهیان. اکنون میلیون ها نفر از جرم جمعیتی ما را دانشجویان و دانش آموختگان تشکیل می دهند و بیش تر خانوارهای ایرانی حتی در دوردست ترین مناطق، دست کم یک نماینده و گاهی چند نماینده از این جمعیت دارند. حقیقتا دشوار خواهد بود که بدون فهم سوانح دانشگاه در ایران، و بدون تحلیل دقیق مسائل آموزش عالی در این سرزمین، بتوانیم توضیح رضایت بخشی از بسیاری از روندهای کنونی جامعه ی ایرانی و احتمالات آتی آن بدهیم.
نویسنده با همین طرز نگاه بود که مطالعات علم و آموزش عالی را جزو برنامه ی پژوهشی خود قرار داده است. در این کتاب شمه ای از این مباحث در چهارده فصل سامان یافته و تقدیم شده است، به این امید که با ملاحظات خوانندگان و نقد صاحب نظران سهمی ناچیز در افق گشایی های تازه برای «مسئله ی ایران» بر عهده بگیرد.

      

یادداشت‌ها

هومن

هومن

1403/7/2

          دانشگاه در یک چنبره به نام «سیکل معیوب همه‌دولتی و بی‌دولتی» گرفتار شده است. هزینه‌های تمرکز را بدجوری می‌پردازیم در عین حال از هرج‌ومرج نیز لطمه می‌خوریم:

دانشجو برای به تعویق انداختن نوبت سربازی به دانشگاه می‌آید تا مدرکی را از این فروشگاه مدرک تهیه کند. از این ستون به آن ستون فرج است! استاد، برای این که در این مدیریت نوین دولتی ارتقا پیدا کند، سرگرم جمع و تفریق و محاسبه است که چگونه می‌تواند حجم رزومه خود را تکمیل کند. رئیس دانشگاه (که پستی سیاسی است) در کریدورهای دولتی به دنبال لابی است برای جلب بودجه و تصمیم‌گیری و دوره بعدی ریاست خود و انتصاب مجدد یا در پست فعلی باقی ماندن. او یا در حاشیه‌های جناحی لابی می‌کند یا در کریدورهای دیوان‌سالاری. از سوی دیگر، به بازاری انحصاری نیز متوسل می‌شود برای اینکه بنگاه‌داری کند و پول در بیاورد. کارفرما نیز آن بالا نشسته و دانش‌آموختگان را غربال می‌کند.

در این شرایط، زندگی دانشجویی نیز تکلیفش معلوم است، یا به یک فوق برنامه سازمانی در دانشگاه تحویل می‌یابد، یا حاشیه‌ای بر متن سیاسی دانشجویی می‌شود و یا به دفاتر کاریابی و کارگشایی تقلیل پیدا می‌کند.

علت عمده افت کیفیت در دانشگاههای ما و حتی برخی کژکارکردی های دانش‌گران (اعم از استاد و دانشجو؛ مانند سرقت علمی و...) در درجه اول ناشی از این است که ما، با گم کردن رسالت مرکزی دانشگاه، مسیری برای دانشگاه ایجاد کرده‌ایم که به جای این که کار خود را بکند، کارهای دیگری می‌خواهد انجام دهد.

دانشگاه بنا به سرشتش برای علم‌ورزی و علم‌آموزی است و اگر به جای قواعد هنجارين علمی، دنبال بازی‌های دیگری با قواعد و گرامر متفاوت برود (و از آن جمله اخیراً همین بنگاهداری و تبعیت از مقتضیات بازار) در آن صورت چیزی اتفاق می‌افتد که وِبِر از آن، با وام گرفتن از مارکس، با عنوان بیگانگی فاعل کار از مناسبات کار و ابزار کار یاد می‌کند. وِبِر می‌گوید دانشگاه در معرض آن است که بر اثر بازی با قواعد بازار و شرکت‌ها، دانشگاهیان را، اعم از مدیر و استاد و دانشجو، از خود بیگانه کند.

https://hooman.bio.link/
        

0