داستان_سیزدهم داستان زنی به نام مارگارت لیاست که عاشق کتاب‌ها و داستان‌های قدیمیه . او که در یک کتابفروشی کار می‌کنه ، روزی نامه‌ای از ویدا وینتر، نویسنده‌ای مرموز و مشهور، دریافت می‌کند. ویدا همیشه گذشته‌اش را پشت داستان‌های ساختگی پنهان کرده، اما حالا که در بستر بیماری است، می‌خواهد حقیقت زندگی‌اش را برای مارگارت بازگو کند.
مارگارت به خانه‌ی ویدا می‌رود و کم‌کم در قصه‌ای عجیب و تاریک درباره‌ی خانواده‌ای ثروتمند، عمارت اسرارآمیزشان و اتفاقاتی که سال‌ها پیش در آنجا رخ داده غرق می‌شود. همزمان، مارگارت هم با گذشته‌ی خودش روبه‌رو می‌شود و کشف رازهای زندگی ویدا، او را وادار می‌کند تا با زخم‌های خودش نیز مواجه شود.

داستان فضایی وهم‌آلود، رازآلود و کاملاً گوتیک دارد و پر از ارجاعات به ادبیات_کلاسیک ، به‌ویژه جین_ایر است. اگر از قصه‌هایی که در دلشان کتاب، خاطره و عمارت‌های قدیمی دارند لذت می‌بری، این یکی دقیقاً همان چیزیه که باید بخونی