معرفی کتاب کارآگاه آگی مورتون : جسد زیر پیانو اثر مارته جاسلین مترجم نشاط رحمانی نژاد

کارآگاه آگی مورتون : جسد زیر پیانو

کارآگاه آگی مورتون : جسد زیر پیانو

مارته جاسلین و 1 نفر دیگر
3.0
5 نفر |
2 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

1

شابک
9786004615532
تعداد صفحات
304
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        کتاب معمایی هوشمندانه و جذابی با نقش آفرینی کارآگاه ،جوان آگاتا کارولین مورتون و دوستش هکتور که روایتی خیالی از کودکیهای آگاتا کریستی و محبوبترین مخلوق او یعنی هرکول پوآرو را یادآوری میکند.آگی مورتون در سال 1902 در شهر کوچکی در سواحل انگلستان زندگی میکند آگی ماجراجو و خیال پرداز اما خجالتی است و از زمان مرگ پدرش زندگی اش یکنواخت بوده... تا آن روز سرنوشت ساز که با مهاجر دوازده ساله بلژیکی هکتور پرو روبه رو میشود و بعد هم جسدی را زیر پیانوی کلاس موسیقی پیدا میکند همین طور که تعداد مظنونها بالا میرود ترس از خطر قتل شهر را به هم میریزد. آگی و دوست جدیدش تصمیم میگیرند هرطور شده معمای این قتل را حل کنند؛ آنها به کنجکاوی سیری ناپذیر و مهارتهای استدلالیشان تکیه میکنند تا بتوانند این پرونده را حل کنند،چون آگی مطمئن است که میتواند قاتل را پیدا کند. 
      

یادداشت‌ها

choobin

choobin

2 روز پیش

          حشاشین تموم شد و ازونجایی که هنوز اشتیاق به شروع کتاب جدیدی ندارم اومدم سراغ این کتاب که قرار بود همخوانی کنیم ولی من نتونسته بودم تمومش کنم اومدم...نویسنده این کتاب رو براساس عشقی که به آگاتا کریستی داشته نوشته ؛  حتی زندگی آگی مورتون (که اسمش هم باتوجه به نام آگاتا انتخاب شده) با الهام از کودکی خود آگاتا و طی تحقیقات نویسنده درین مورد نوشته شده...و به نظرم نویسنده خیلی خوب تونسته بود حال و هوای دورانی که داستان رخ می داد رو نشون بده...
از طرفی اینکه یهو در داستان با اسم هکتور پرو ( دوست و همراه آگی) روبرو می شدم  و میگفتم عه مثل هرکول پوآرو یا با توصیفات مادربزرگ جین یاد خانم مارپل میفتادم خیلی لذت بخش بود.
اما تا حدود صفحه صد نمیدونم مشکل از نوع نوشتار نویسنده بود یا چیز دیگه؛ که باعث شد کتاب رو  نتونم  تموم کنم و نصفه موند و به الان رسید... که خب بعد به متن عادت کردم و  خیلی کتاب و یه سری از شخصیت هارو دوست داشتم. مخصوصا فیبلی ،  آگی و مادربزرگ جین رو.اول کتاب هم عکسایی به عنوان معرفی شخصیت ها گذاشته شده بود که خیلی بامزه بود.😅
 ولی دو تا چیز  کتاب بود که دوست نداشتم ...اولین مساله یا سوالی که برام پیش اومد این بود که آیا واقعا کتاب برای مثلا یه بچه دوازده ساله مناسبه؟🤷‍♀️خودم به شخصه همچین کتابی رو به پسرم پیشنهاد نمیدم که بخونه...
 و نکته بعدی اینکه برام مساله قتل که داشت  حل می شد سنگین بود.درواقع پایان کتاب رو دوست نداشتم ... نه اینکه نویسنده درباره معمای قتل ضعیف کار کرده باشه...اما  احساس می کردم  روح  نویسنده نه تنها در روح عمه ماریان حلول کرده  بلکه در تمام داستان  سعی داشت این مفهوم رو باصدای بلند ابراز کنه که فمینیسته...این حرفم الزاما به معنای تایید و یا رد فمینیست و یا ناقض اینکه در خیلی از مسائل ، زن ها قربانی تفکرات و هزاران چیز  اشتباه دیگه در جامعه هستند نیست  ...حتی خودم یکی از زخم خورده های همین تفکرات و شاید به بدترین شکل ممکنش هستم...فقط نوع مطرح شدنش در داستان و مخصوصا در آخر داستان و حتی در حل معما منو مایوس کرد‌.
احساس می کنم گاهی ما زنها  نه تنها قربانی افکار کهنه بلکه قربانی افکار جدید هم هستیم... و فقط داره  یه ظاهر قشنگی برای تظاهر به تغییر افکار عمومی نشون داده میشه اما از درون هنوز همه چیز داغونه.
در نهایت اینکه  من برای پایان کتاب نیاز به توضیح بیشتری داشتم و این منو دلزده کرد ...اما با همه این ها به نظرم کتاب خیلی قشنگی بود و از خوندنش لذت بردم ...فقط این توضیحات برای این بود که بعدا دلیل امتیار کم کردن برام یادآوری بشه ... و البته شاید بعدا که کتاب در ذهنم ته نشین شد خیلی چیزها در مورد کتاب برام تغییر کنه ...منتها اگر فورا بعد از خوندن کتاب نظرم رو  ننویسم دیگه هیچوقت نمیتونم برگردم و براش یادداشت بنویسم. 😣
        

6

           🎹: چطور یک روز معمولی شما تبدیل به روزی غیرمعمولی می‌شود؟ بله، با دیدن جسد خانمی از آشنایاتان، آن هم سر کلاس موسیقی شما! اتفاقی که برای آگاتا مورتون یازده ساله می‌افتد، اما آگی دختری معمولی نیست و دوست دارد هر چه زودتر پرده از راز این جسد برداشته شود. پس با همکاری پسری به نام هکتور پرو، تمام تلاشش را می‌کند تا قاتل مرموز را شناسایی کند.

🎹: نکته مهمی که درباره این کتاب وجود دارد این است که طبق گفته خانم جاسلین، آگاتا کریستی الهام بخش او بوده و شخصیت آگی رو با نگاهی به زندگی او نوشته است.
داستان کتاب مربوط به اوایل قرن بیستم هست، آگی جسد خانم همسایه را که خیلی هم فرد محبوبی نیست، زیر پیانوی کلاس موسیقیش پیدا می‌کند. از اینجا آگی و هکتور، پسری مهاجر از بلژیک که حتی خوب انگلیسی بلد نیست، به دنبال قاتل می‌گردند و سعی می‌کنند با دخالت در روند پرونده به حلش کمک کنند.
داستان شروع معمولی‌ای دارد ولی خب معمای قتل خوب پرداخته شده و می‌شود گفت با وجود اینکه کتاب برای گروه سنی نوجوان نوشته شده، بخش معمایی آن قوی است. ولی خود داستان برای من چندان جذاب نبود. به خصوص وقتی به قسمت‌هایی می‌رسید که افکار آگی را می‌گفت و یا دلایل و شواهدش را تکرار می‌کرد، این ‌بخش‌ها خسته کننده می‌شد. البته شاید برای مخاطب نوجوان این قسمت‌ها هم جذاب باشند. یک سری موارد هم وجود دارد که به نظر من برای ۱۰ سال مناسب نیست و حداقل سن پیشنهادیم، ۱۳ سال و حتی بیشترهم هست. در نهایت هم ترجمه کتاب خوب بود.
        

12