معرفی کتاب علم چیست؟ فلسفه چیست؟ اثر عبدالکریم سروش

علم چیست؟ فلسفه چیست؟

علم چیست؟ فلسفه چیست؟

3.5
10 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

12

خواهم خواند

14

ناشر
یاران
شابک
0000000160266
تعداد صفحات
220
تاریخ انتشار
1361/1/1

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
این کتاب کوششی است در زاستای تبیین علم راستین در نگاه اسلام و این که چه کسی را در این مکتب عالم باید شناخت.در این مجلد .یژگی های بنیادین علوم و صور مختلف آن توضیح داده شده است.همچنین نظریات سه فیلسوف علم شناس غربی(پوگر،وایتهد،دوئم)از مفهوم دقیق تفسیر علمی،از رابطه علم و فلسفه و از ارتباط فیزیک و متافیزیک در این کتاب گنجانده شده است.اندیشه های اینان راه را بر تاملات بعی خواننده تیزهوش خواهد گشود و افق های تازه ای را در هنه فلسفه علم بر او آشکار خواهد کرد.

      

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          شأن تاریخی یک متن چیست؟
«علم چیست، فلسفه چیست؟»؛ چاپ بهمن 1357


0- این بخش به پایان متن منتقل شده است.

1- این کتاب را از کتاب‌خانۀ آقاجون برداشته ام. پس از فوت آقاجون، چندباری به سراغ کتاب‌خانه‌اش رفتم و یک دل‌سیر در میان کتاب‌ها گشت زدم، کتاب‌خانه‌ای که ارزشمندترین بخش خانۀ آقاجون بود، خانه‌ای که هیچ بخش ممنوعه‌ای برای هیچ کس نداشت، جز کتاب‌خانۀ آقاجون که مأمنِ امنِ پیرمرد در پایین‌ترین طبقۀ خانه بود. پس از رفتن آقاجون، پا به یادگار عمرش گذاشتم، عمری که در میانِ کتاب‌ها گذشته بود؛ عمری که جمع شده بود در یک اتاق که سرتاسر کتاب بود. باری، میان کتاب‌خانه بُر می‌خوردم و با اجازه از مادر و دایی، هرکتابی که دوست داشتم را بر می‌داشتم، فقط یک نکته در میان بود؛ کتاب را باید حتما می‌خواندم و حق مطلب را ادا می‌کردم. آخر می‌دانید، نوۀ موفرفریِ شرور، باید حقِ جامانده‌های آقاجون را ادا کند. یکی از این کتاب‌هایی که برداشتم، چاپِ 57 از کتاب «علم چیست، فلسفه چیست؟» از سروش بود. 
کتاب را که باز کردم، دیدم در لای صفحاتِ آن، دو عکس از طالقانی بوده است. از سرتاپای این کتاب، تاریخی که از آن سربرآورده قرار دارد.

2- یکی از معضلاتی که به‌هنگام صحبت از آثارِ بسیارِ عبدالکریم سروش سر برمی‌آورد، علاوه‌بر فراوان بودن متن‌ها و سخنرانی‌های این بشر، تغییراتی است که نظراتش داده است. هرچه در ین متن خواهد آمد، برآمده از خواندنِ این کتاب از سروش است و اصلا بحثی در کلیاتِ حرف‌های این بشر نیست.

3- سروش در این متن که دو بخش دارد، اول به مسئلۀ علم (یک بررسی فلسفۀ علمی) و بعد به تعریف فلسفه/متافیزیک می‌پردازد. دیگر این کتاب (این ادعا در مورد نسخۀ 57 از اثر است)، دارای ارزش علمی نیست و در بحث فلسفه علم و معرفیِ فلسفه، بسیاری متون هست که بهتر از این جزوه از سروش می‌توانند به طرح بحث بپردازند؛ این مورد نافیِ ارزشِ تاریخی و اهمیتِ این اثر در شناختنِ کلیتِ فکریِ سروش نیست. این کتاب از این حیث مهم است که جزو آثار اساسی و مهمِ فلسفی و فلسفۀعلمی در دورۀ انتشار خود بوده است و در کنارِ این، نویسندۀ اثر از اثرگذارترین نویسنده‌های آن دوران است. در ادامۀ متن، خیلی روی محتوای اثر از آن حیث که اثری فلسفی است تاکید نمی‌کنم، بلکه بیشتر تلاش می‌کنم اجزایی از زمانۀ نگارشِ اثر که در متنِ کتاب حک شده است را مورد تاکید قرار بدهم.

۴- از بنیادین‌ترین زیرمتن‌های اثر این است که سروش به دنبال این است که در کنار اینکه به شأنیت و اهمیتِ علم تاکید کند، بر علیه انگاره‌هایی که قصد دارند به تمام معارف رنگِ علمی بودن بزنند و از این جهت دانش/معرفت را در «علمی‌بودن» منحصر کنند، قد علم کند. پس سروش در این متن، در حداقل در دو جبهه باید بجنگد، یک جبهه با کسانی است که علیه علم مدرن قد راست کرده است، و سمتِ دیگر علیه کسانی است که به نوعی دچار علم‌زدگی شده اند.

5- از نکاتِ بسیار قابل توجه کتاب زاویه‌ای است که سروش با پوزیتویست‌ها و مشخصا ایده‌های برتراند راسل دارد. این نکتۀ بسیار مهمی است که سروشی که به علم بسیار پوپری نگاه می‌کند را با پوزیتویست‌ها (از آن حیث که تمام معارف را محدود در تجربه شوند) در یک رسته قرار نباید داد و آگاه بود به تمایزات بنیادین و مهمی که میان برداشت سروش از فلسفه و فلسفه علم هست با اهلِ تحصل‌گرایی!
 در متنِ کتاب ص7 داریم:
«اندیشۀ مادر و بنیادین این مکتب، این بود که بشر جز به دانش تجربی، راه به دانش دیگری ندارد. و به گفتۀ برتراند راسل، نماینده و سخن‌گوی این مکتب در قرن بیستم، اگر از چیزی آگاهی تجربی نتوان داشت، از آن هیچ آگاهی نمی‌توان داشت.[...] و چنین بود که لقب پرحرمت و کوبندۀ «علمی» تولد یافت. [...] علم اینک شرک بزرگ روزگار ماست، و علم‌پرستی جانشین بت‌پرستی دوران‌های کهن شده است.
باید از همین‌جا به‌ هوش بود که فروشندۀ مطاع پوزیتیویست‌ها نباشیم و ناآگاهانه در ذهن خود، معادلۀ «علمی = درست» را اذهان نکنیم»

6- سروش معرفی‌کنندۀ پوپر به فضای فکری و آکادمیک ایران بوده است (در مورد این حکم که سروش اولین فردی بوده است که از پوپر حرف زده است، هیچ تحقیق و بررسی‌ای نکرده ام اما در این مورد که سروش تاثیری جدی در معرفی و پخش شدنِ ایده‌های پوپر داشته است، تقریبا جای شکی نیست). در این کتاب نیز تحقیقا در جای جای متن، سروش علمی بودن را معادل ابطال‌پذیر بودن گرفته است که هم از این لحاظ که سروش، پوپری است موضوع قابل توجهی است، هم بارِ دیگر نشانه‌ای از رنگِ زمانه داشتن اثر است. چون امروزه و پس از نقدهای فراگیر و جدی‌ای که به ایدۀ ابطال‌پذیریِ پوپر وارد شده است، بسیار نظریۀ آلترناتیو/جایگزین برای فهمِ علمی بودن و... یک پژوهش و نظریه ارائه شده است.

7- از موارد جذابِ دیگر حاضر در این متن، فارغ از برداشتِ خاص سروش از متافیزیک/فلسفه است که به نظر می‌رسد بسیار تحت تاثیر فهم فلسفه از منظر فلسفه اسلامی است (و نه مشخصا فلسفه مدرن غرب). در این برداشت، سروش ضمن تعریف متافیزیک سعی می‌‌کند از آن در مقابل علم دفاع کند.

۸- در کتابی که در بهمن ماه ۱۳۵۷ در بررسی فلسفه علم و فلسفه منتشر شده است،‌ سروش در ص۶۷ سوالی را قید کرده است که زنگ زمانه را نشان می‌دهد:
«آيا نهضت کنونی ایران، نهضتی اسلامی است؟»
دیگه به نظرم همین یه فقره کافی است، انقدر زمانه سیاسی است که در متن فلسفی نیز رد سوالی به واضح سیاسی قرار می‌گیرد. در لحظه‌ای که تمام امور سیاسی است،‌ نمی‌توان سیاسی نبود.

۹- یکی از زمین‌های دعواهای روشن‌فکرها و فکرورزهای مسلمان آن دوران (شریعتی، بازرگان، مطهری و سروش) با چپ‌ها بود. مشخصا در همین اثر در ص۵۵ نیز عبدالکریم سروش هم به دیالکتیک اشاره می‌کند و در یک دوگانه‌ای که برخی میان «متافیزیک» و «دیالکتیک» درست می‌کنند، طرف متافیزیک را می‌گیرد. انقدر هم این بحث مربوط به آن زمانه است که امروزه به نظر من فاقد اهمیت تحلیلی است.


۱۰- خلاصه در این متن سعی کردم اندکی برخی از وجوه تاریخی خاص این متن را مورد تاکید قرار بدهم.

۰-  این مرور بر اساس چاپ 1357 (بهمن ماه) از کتاب «علم چیست، فلسفه چیست؟» از عبدالکریم سروش نگاشته می‌شود. در این چاپ کتاب 75 صفحه متن دارد و در ویراست‌های بعدی آن در سال‌های 61 و 67 با اضافه شدن مقالاتی به کتاب، به حجم آن افزوده شده است و تعداد صفحات آن به 224 صفحه رسیده است.
        

28