معرفی کتاب آخرین نفر در عروسی اثر جیسون ریکولاک مترجم مهسا فیروزه چی

آخرین نفر در عروسی

آخرین نفر در عروسی

جیسون ریکولاک و 1 نفر دیگر
3.2
2 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

0

ناشر
افرا
شابک
9786229096291
تعداد صفحات
418
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        قهرمان داستان، فرانک زاتوسکی، راننده‌ی بازنشسته و مردی از طبقه‌ی کارگر است که پس از چند سال بی‌خبری، ناگهان دعوت‌نامه‌ای برای شرکت در عروسی دخترش، مگی، دریافت می‌کند. مراسم عروسی قرار است در ملکی مجلل و دورافتاده متعلق به خانواده‌ی گاردنر، یکی از پرنفوذترین خاندان‌های آمریکا، برگزار شود. داماد، آیدن گاردنر، پسری ثروتمند و مرموز از دنیای فناوری است که از همان ابتدا حس بی‌اعتمادی را در فرانک برمی‌انگیزد.
با ورود به این محیط اشرافی، فرانک نه‌تنها احساس بیگانگی و اضطراب می‌کند، بلکه نشانه‌هایی از رازها و خطرات پنهان نیز به چشمش می‌خورد. ناپدید شدن زنی به نام داون تاگارت که پیش‌تر با آیدن در ارتباط بوده، به همراه مقررات سخت‌گیرانه‌ی محرمانگی برای مهمانان، همه چیز را مشکوک‌تر می‌کند. فرانک که انگیزه‌ای جز حفاظت از دخترش ندارد، به تدریج با لایه‌هایی تیره از حقیقت روبرو می‌شود که نشان می‌دهند این ازدواج شاید بیش از آن‌که بر پایه‌ی عشق باشد، به واسطه‌ی منافع مالی و حتی پنهان‌کاری درباره‌ی یک جنایت شکل گرفته.. 
      

یادداشت‌ها

Ꭵ 𝗌Ɨᧉℓℓɑ

Ꭵ 𝗌Ɨᧉℓℓɑ

5 روز پیش

          دلم برای فرانک آتیش گرفت. اون فقط یه پدر نگران بود که خودش رو بخاطر اتفاقات گذشته و شکرآب شدن رابطه ی  بین خودش و دخترش سرزنش می‌کرد درصورتی که مگی بخاطر منافع خودش همه رو بازی می‌داد و نگران عواقب کارهاش نبود. خیلی رفتار بی‌ادبانه و خودخواهانه ای با پدرش داشت و با اینکه دیگه نوجوون نبود، مستقیم به فرانک میگفت توی کارهاش دخالت نکنه یا بخاطر ظاهر و مکان زندگیش زخم زبون میزد و واضحا میگفت که خجالت میکشه از اینکه اون پدرشه. این کتاب به خوبی بهم فهموند که پدر مادرها تقریبا هیچوقت به خاطر حرف هامون کینه به دل نمی‌گیرند و نگرانی ها و حس ششم هاشون تقریبا همیشه درست از آب در میاد و باعث شد به این فکر کنم شاید من هم رفتار درستی با پدر و مادرم ندارم. عاشق آخرش شدم، اینکه حق به حق دار رسید واقعا دوست داشتنی بود و از همه مهم‌تر، از اون کتاب هایی بود که حال می‌کنی از خوندنش چون شخصیت اصلی باهوشه و به تموم نگرانی ها و خطرهایی که تو در نقش خواننده احساس می‌کنی آگاهه و سعی میکنه حلشون کنه. خیلی خیلی شگفت زده‌م کرد به طوری که تقریبا نصفش رو اصلا نمی‌تونستم حدس بزنم و داستان هم خیلی سریع و خوب پیش رفت. دوستش داشتم.
        

4