معرفی کتاب دختر پرتقالی اثر یوستین گردر مترجم منیره وفایی فر

دختر پرتقالی

دختر پرتقالی

یوستین گردر و 2 نفر دیگر
3.9
12 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

36

خواهم خواند

4

شابک
9786225911161
تعداد صفحات
143
تاریخ انتشار
1402/7/3

توضیحات

        زندگی برای آن دسته از افرادی کوتاه است که حقیقتاً درک کنند که روزی این جهان کاملاً به پایان خواهد رسید. هر کسی قادر به درک این مطلب نیست. هر کسی این مهارت را ندارد که درک کند رفتن به سوی جاودانگی به چه معنی است. هرساعت و هرلحظه چیز هایی وجود دارند که ما را از درک این موضوع باز می دارند. پدرم نوشته بود، تصور کن در ایتدای این افسانه بودی، تقریباً زمانی برابر با میلیارد ها سال پیش که همه چیز تازه به وجود آمده بود و این حق انتخاب را داشتی که آیا دوست داری به دنیا بیایی و به نوعی بر روی این کره خاکی زندگی کنی. این راهم  نمی دانستی که چه زمانی به دنیا می آیی یا چه مدت در این دنیا زندگی خواهی کرد؛ در هر صورت فقط چند سال بیشتر زندگی نمی کنی. تنها چیزی که می دانستی این بود که اگر زندگی در این جهان را انتخاب کنی به ناچار باید روزی دوباره آن را ترک کنی و همه چیز را رها کنی و بروی. 
      

لیست‌های مرتبط به دختر پرتقالی

یادداشت‌ها

          به نام خدا
بالاخره این کتاب هم به پایان رسید. مدت طولانی گذشت تا من بتونم این کتاب رو به پایان برسونم، اگر بخوام از علت هاش بگم باید بیان کنم که من زمانی که این کتاب رو خریدم اصلا اطلاعاتی درمورد انتشارات نامعتبر و یا همون اصطلاح غربی که بهش میگن نشر فیک نداشتم و اصلا درمورد تاثیر انتشارات بر روی کتاب اطلاعی نداشتم.
خب من زمانی که خوندن کتاب رو آغاز کردم تا نمیه اول کتاب تقریبا با کتاب و متنش کنار اومده بودم اما تقریبا از نیمه دوم به بعد انگار اون کتاب دیگه برام جذابیتی نداشت و خوندنش من رو اذیت می کرد به حدی که برای مدت ها کلا از خوندن ادامه این کتاب صرف نظر کردم و کتاب رو کنار گذاشتم، و شروع چالش جدیدی در بهخوان به من کمک کرد که بالاخره این کتاب رو در این روز به پایان برسونم.
متاسفانه این کتاب کتابی نبود که هر لحظه مشتاق تورق و رفتن به صفحه بعدش باشم، 
از طرف دیگه ای نکات و حرف های خیر اخلاقی که در داستان زده می شد در مورد ارتباطات و ... اصلا برای من خوشایند نبود و دوست نداشتم که وسط داستان چنین بحث هایی پیش بیاد.
در هر صورت که متاسفانه من خاطرات خوبی با خوندن این کتاب برام ثبت نشد.

«انتشارات این کتاب معتبر نیست.»
        

4

parniya

parniya

4 روز پیش

          
بگذار اعتراف کنم، اون موقع که این کتاب رو خوندم، خیلی بچه بودم. نه در حد "بوی شیر از دهنم میومد"، ولی خب، اونقدری که شاید هنوز کاملاً مفاهیم عمیق عشق، دلتنگی، از دست دادن، و فلسفه زندگی رو درک نمی‌کردم. برای همین، شاید اون موقع اونقدر که باید از "دختر پرتغالی" لذت نبردم. فکر می‌کردم داستانش باید پر از اتفاقات بیرونی باشه، نه سفر درونی یک مرد از طریق نامه‌ای به پسرش. حالا که بهش فکر می‌کنم، اون موقع مغز کوچکم درگیر این سوال بود: "خب کی قراره چی بشه؟" و خب، در آثار گردر، "چی شدن" بیشتر در ذهن و روح آدم اتفاق می‌افته!

داستان "دختر پرتغالی" یوستین گردر، چه شاهکاری! قصه یک **پدر** که در شب تولد پسرش، **نامه**‌ای پر از احساس و خاطره برای او می‌نویسد. نامه‌ای که در واقع یک سفر به گذشته است، سفری به آغاز زندگی پسر، و به عشق بی‌اندازه پدر به **مادر پسر**. و اسم این مادر... آهان! حالا فهمیدم! اسم این مادر، با تمام ظرافت و زیبایی و شاعرانگی، در طول نامه **"دختر پرتغالی"** نامیده می‌شود. چقدر این ایده قشنگ و لطیفه! این یعنی مادر فقط یک شخص نیست، بلکه نمادی از یک عشق بزرگ و یک داستان زندگی پر از جزئیات و زیبایی است.

پدر در این نامه، برای پسرش از جزئیات آشنایی‌اش با این "دختر پرتغالی" می‌گوید. از عاشقانه‌هایشان، از چالش‌ها و خوشی‌های زندگی مشترکشان. این نامه پر از فلسفه زندگی است؛ فلسفه عشق، فلسفه زمان، فلسفه از دست دادن و مفهوم "اینک بودن". گردر استاد این است که مفاهیم سنگین را در قالب داستانی ساده و شیرین به مخاطبش بچشاند. این کتاب نه فقط یک داستان عاشقانه است، بلکه یک درس بزرگ درباره قدردانی از لحظات زندگی و ارج نهادن به ارتباطات انسانی است. اینکه چطور عشق و خاطرات، حتی بعد از گذشت زمان، باز هم در تار و پود زندگی ما حضور دارند.

اون موقع که من این رو می‌خوندم، شاید اونقدر از این ظرافت‌ها سر در نمی‌آوردم. دلم می‌خواست داستان اکشن‌تر باشه، هیجان‌انگیزتر باشه. شاید اون موقع از فلسفه عمیق پنهان در هر جمله پدر برای پسرش، فقط مفاهیم سطحی رو درک می‌کردم. ولی حالا که بهش فکر می‌کنم، می‌فهمم که چقدر این کتاب عمیق و پرمایه است. چقدر قشنگه که یک پدر، اینطور به عشقش به مادر پسرش ادای احترام می‌کنه و این میراث رو در قالب یک نامه به پسرش منتقل می‌کنه.

و اما داستان "دختر پرتغالی" من! همونطور که قبلاً گفتم، این کتاب رو در نهایت توی کلاس زبان دادم به یکی از بچه‌ها. و خب... دیگه اون آدم رو ندیدم! کتابم هم باهاش رفت. نمی‌دونم چی شد، ولی از اون روز به بعد، "دختر پرتغالی" برای من شد نماد یک حسرت شیرین. حسرت اینکه چرا اون موقع درکش نکردم؟ چرا اجازه دادم از دستم بره؟ آیا اون دوست واقعاً از این نامه پدر به پسر لذت برد؟ آیا او هم فلسفه پشت اسم "دختر پرتغالی" رو درک کرد؟

حالا که سال‌ها گذشته و کمی بیشتر با دنیای یوستین گردر و ظرافت‌های آثارش آشنا شدم، ته دلم حس می‌کنم اگر الان "دختر پرتغالی" رو بخونم، حتماً یک تجربه کاملاً متفاوت خواهم داشت. دیگه اون بچه هیجان‌زده‌ای نیستم که دنبال اژدها بگردم، حالا می‌تونم از آرامش و عمق یک داستان فلسفی و عاشقانه لذت ببرم. حالا می‌تونم لایه‌های پنهان احساسات پدر به مادر و پسرش رو کشف کنم و با تمام وجودم با اون‌ها همراه بشم.

پس اگه شما هم مثل من، دنبال یک کتابی هستید که ذهنتون رو به چالش بکشه، که از داستان‌های معمولی فراتر بره و شما رو به دنیای فلسفه عشق، خاطرات و ارتباطات انسانی دعوت کنه، حتماً "دختر پرتغالی" یوستین گردر رو بخونید. شاید با خوندن این کتاب، شما هم یاد گذشته خودتون بیفتید، شاید شما هم یک سفر درونی رو تجربه کنید، و شاید هم از ته دل به من حسودیتون بشه که چرا اون موقع این کتاب رو داشتم و قدرش رو ندونستم! فقط یک نصیحت خواهرانه: اگه خوندیدش، به کسی امانت ندید! چون ممکنه دیگه نبینیدش و اون وقت می‌فهمید که حسرت چیه
        

5