معرفی کتاب دوبیتیهای باباطاهر بر اساس نسخه وحید دستگردی اثر باباطاهر عریان ( بابا طاهر همدانی )

دوبیتیهای باباطاهر بر اساس نسخه وحید دستگردی

دوبیتیهای باباطاهر بر اساس نسخه وحید دستگردی

4.0
20 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

60

خواهم خواند

11

شابک
9786006797304
تعداد صفحات
200
تاریخ انتشار
1393/6/16

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
«عریان» اسمش باباطاهر، دیوانه یی ست از همدان، فرزانه یی ست «همه دان» احوالش در پاره یی کتب مذکوراست و اخلاقش بین عرفا مشهور... .

      

یادداشت‌ها

صدرا

صدرا

1401/10/22

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

3

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

2

محمد

محمد

1404/2/25

          اگرچه شعرهای این بزرگوار بدلیل خوانش محلی که داره در اوایل کار برام سخت بود ولی وقتی به این لحن کم کم عادت کردم شعرها خیلی به دلم می‌نشست و از خوندنشون لذت می‌بردم؛ پس اصلا با چند صفحه اول مایوس نشید و ادامه بدید.
مضمون شعر های باباطاهر به طور کلی توی چند موضوع خلاصه میشه:
۱. ستایش و مدح پروردگار ۲. ستایش از معشوق زمینی که خیلی براش عزیزه و به این عشق نرسیده ۳. شکوه و گلایه از تنهایی و حتی بی مهری یار ۴. طلب سختی و رنج هجران کشیدن (چون شاعر معتقده با این رنج پخته تر میشه) ۵ ....
چیزی که برام روشنه اینه که باباطاهر عشق زمینی رو خیلی ارزشمند و والا میبینه و براش احترام زیادی قائله، چون توی بسیاری از بیت ها باید کلی تامل کنی تا بفهمی ستایشی که در بیت وجود داره برای خداست یا معشوق زمینی؟!! و حتی گاهی اصلا نمیشه متوجه شد که تعریف و تمجیدی که وجود داره برای کدوم یک هست!!... که این یعنی حتی معشوق بی وفا هم ارزش بسیار بالایی رو برای شاعر داره.
بسیاری از تمثیل ها و تشبیه هایی که باباطاهر استفاده کردن بسیار دلنشین بود و لذت و حس خاصی بهم منتقل می‌کرد گذشته از اون مضامینی که بیان می‌کرد هم شگفت انگیز بود و زیبا در قالب شعر ظاهر شده بود.
وقتی اشعار باباطاهر رو میخونی یک صمیمیتی تو اشعار حس می‌کنی که انگار خود باباطاهره که داره با شما درد دل می‌کنه (به نظرم این میتونی بخاطر زبان محلی که در شعر وجود داره باشه.) و یا وقتی داره با خدا درد دل می‌کنه انگار که با یک دوست و نه یک موجود برتر و والاتر صحبت می‌کنه برای مثال رو این شعر باریک شید تا حس صمیمیت شاعر با پروردگارش رو حس کنید:
از آن روزی که ما را آفریدی
به غیر از معصیت چیزی ندیدی
خداوندا به حق هشت و چارت
ز ما بگذر شتر دیدی ندیدی
در آخر می‌خوام این دو بیتی که خیلی دوسش داشتم رو اینجا اضافه کنم:
من آن رندم که گیرم از شهان باج
بپوشم جوشن و بر سر نهم تاج
فرو ناید سر مردان به نامرد
اگر دارم کشند مانند حلّاج
        

1