معرفی کتاب پارساترین بانوی شهر اثر بنیتو پرث گالدوس مترجم کاوه میرعباسی

پارساترین بانوی شهر

پارساترین بانوی شهر

3.2
2 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

ناشر
طرح نو
شابک
9647134533
تعداد صفحات
290
تاریخ انتشار
1381/3/8

توضیحات

        پارسا ترین بانوی شهر نخستین شاهکار بنیتو پرت گالدوسفرمان نویس بزرگ اسپانیایی است،که همگان اورا،پس از سروانتس برجسته ترین چهره ی ادبی این کشور به شما ی آورند.مضمون اصلی رمان نبرد میان سنت پرستی و تجدد گرایی است.مکان ماجرا و پرسوناژهای داستان صورتهایی انتزاعی هستند که،به شکلی تحلیلی درام درآلود اسپانیای سده نوزدهم را متجلی می سازند.
خوسه ری،مهندس جوانفبرای مطالبه ی ارثیه مادری و دیدار عمه اش،دونیا پرفکتا،به شهر زادگاهش سفر می کند.از همان ابتدا،مهندس جوان وشهر(به مثابه ی کلیتی یکپارچه و گرفتار فلاکتی مادی و معنوی و تفکری متحجر که هیچ گونه تحولی را برنمی تابد)در تقابل با یکدیگر قرار میگیرند.کشمکشی بی امان آغاز می شود که لحظه به لحظه بحرانی تر می گردد.در اینجا شاهد ستیزی آشناناپذیر هستیم بین کسانی که هر تلاش تجددطلبانه و هرگونه آزاد اندیشی را ضدیت آشکار با مذهب کاتولیک می پندارند،و خوسه ری که حرمت شکنی هایش آتش خشم و بیزاری اهالی را مدام تیزتر می کند.نقطه ی اوج داستان هنگامی است که خوسه و دختر عمه اش دلباخته ی یکدیگر میشوند و تصمیم می گیرند پنهانی باهم بگریزند.شخصیت محوری رمان دونیا پرفکت که همگان اورا«پارساترین بانوی شهر»می پندارند تبلور سنت هاست.او همواره خودرا برحق می داندو هنگامی که باورهای دینی اش مورد تردید واقع می شوند،قساوت وبی رحمی اش مرزی نمی شناسد،واز هیچ گناه و جنایتی پروا ندارد.درنتیجه ی این تعصب کور،فقدان رو اداری و بردباری متقابلفتراژدی هولناکی رخ می دهد که همه ی پرسوناژها را در کام خود فرو می بردو.
      

یادداشت‌ها

دریا

دریا

1404/6/19

          یادداشت سال ۱۴۰۰:

نظرم درباره‌ی این کتاب دو جنبه داره.
اول از نظر ادبی خیلی دوسش داشتم. سبک نوشته‌ی بنیتو پرث گالدوس به نظرم خیلی شبیه بالزاک بود. آخر کتاب هم به این موضوع اشاره شده بود که خیلی از منتقدا هم‌رده‌ی بالزاک و دیکنز و داستایفسکی می‌دوننش ولی به نظر من خیلی بیشتر شبیه بالزاکه.
و مثل بالزاک هم بیشتر تیپ‌سازی کرده تا شخصیت‌پردازی. یعنی شخصیت‌هاش یا کاملا سیاهن یا کاملا سفید. موضوعات هم در نظرش همین‌جورن. دین یا خوبه یا بد، علم یا خوبه یا بد. این خصوصیت نوشته‌شه اما خصوصیت بدی نیست. به نظر من می‌شه از این اغراقا استفاده کرد برای این‌که آدما بتونن دیدگاه مخالف خودشونو هم درک کنن.
راحت بخونین داستانو فاش نمی‌کنم👇🏻
داستانش درباره‌ی خانمیه ‌به اسم دونیا پرفکتا که به عنوان پارساترین بانوی شهر شناخته می‌شه. این‌که واقعا این‌جور هست یا نه رو با خوندن داستان می‌فهمیم. دختری داره به اسم روساریو و برادرزاده‌ای به اسم پپه ری و دونیا پرفکتا و برادرش به هم نامه می‌دن که دوست دارن بچه‌هاشون با هم ازدواج کنن، بنابراین پپه ری می‌ره خونه‌ی عمه‌ش که توی یه شهر دیگه به اسم اورباخوسا بوده که دخترعمه‌شو ببینه و از قضا اینا عاشق هم می‌شن. اما توی اورباخوسا اتفاقات خیلی بدی برای پپه ری می‌افته که مشخصه یه نفر از قصد اینا رو پیش میاره.
موضوعش ریاکاری آدمای مذهبی متعصبه ولی همون‌جور که گفتم با اغراق بیانش می‌کنه. دین هم مثل علم یه وسیله‌ست که هر کس می‌تونه ازش استفاده‌ی خوب بکنه مثل ساخت واکسن یا استفاده‌ی بد مثل ساخت ویروس. این بستگی به آدمی که داره ازش استفاده می‌کنه داره. بقیه هم باید اون‌قدر هوشیار باشن که تشخیص بدن حقیقت امر چیه. متاسفانه اورباخوسای داستان ما مردم هوشیاری نداشت و اتفاقات خوبی نیفتاد😔
من از خوندنش خیلی لذت بردم. نثر خیلی زیبایی داشت مخصوصا که ترجمه‌ش هم عالی بود و خوشحالم که می‌تونم یه مترجم دیگه به لیست مترجمای موردعلاقه‌م اضافه کنم😍
📃یه مقدار مشکلات ویرایشی داشت. بعضی جاها جای سریا و ویرگولاش جابه‌جا شده بود، یه جاهایی که جمله ادامه داشت نقطه گذاشته بود و چند تا کلمه رو هم با غلط املایی نوشته بود مثل عرابه.
        

1