داستان عجیب سه برادر به اسم های علی و احمد و حسن که کارشون ماهی گیری بود و طی یک اتفاق مسیر زندگیشون عوض میشه و به پادشاهی میرسن و ایران رو از دست خلفا نه تنها خارج میکنن بلکه قلمروی خلیفه یعنی بغداد رو هم فتح میکنن...
خلفا از ترس پادشاهان آل بویه هیچ کاری نمیتونستن بکنن و امیران آل بویه مثل آب خوردن خلیفه رو عوض میکردن...
این سه برادر که فقط ماهیگیر بودن بعدها با نام های
عماد الدوله
رکن الدوله 
و عز الدوله
به پادشاهی رسیدن.
این رمان تاریخی با قلم شیرین حمزه سر دادور به سرگذشت این سه برادر میپردازه. حمزه سردادور قلم شیرینی داره و به شدت قصه گو و پر تعلیق مینویسه به حدی که کنار گذاشتن کتاب هاش اصلا کار راحتی نخواهد بود. 
البته این نکته رو در نظر داشته باشید که در حال خوندن یک " رمان تاریخی " هستید نه تاریخ محض.
        

          اگر بخوام این کتاب رو تو یه بیت خلاصه کنم باید بگم 

نام نیکو گر بماند ز آدمی                                  به کزو ماند سرای زرنگار
        

          اول بزارید از نقطه قوت کتاب شروع کنم. کتاب جزئیات بی‌نظیر تاریخی داشت. یعنی نویسنده برای نوشتن کتاب، منابع زیادی مطالعه کرده و تقریبا خیلی خوب اتفاقات تاریخی رو پوشش داده. خیلی زیبا اختلافات خانوادگی رو به نمایش گذاشته. 
بدی کتاب هم روایتشه. روایتی به شدت شلخته داره. این روایت به شدت توی ذوق میزنه و خوندنشم دشوار می‌کنه.
با این حال این رو در نظر بگیرید که این کتاب یکی از معدود کتابهایی هست که از مهم‌ترین دوره تاریخی ایران یعنی میانپرده‌ی ایرانیان نوشته شده. دوره‌ای به شدت مهم که اتفاقا کم‌ترین توجه بهش شده. امیدوارم اینجور کتابها بیشتر نوشته بشه.
        

          داستان بسیار روان ، جذاب و خواندنی بود ، لطفا صدا و سیما به جای ساخت  سریال های صد من یه غاز و بی رنگ و رو کمی هم از این منابع استفاده کند ، سپاس