معرفی کتاب قبض و بسط تئوریک شریعت: نظریه تکامل معرفت دینی اثر عبدالکریم سروش

قبض و بسط تئوریک شریعت: نظریه تکامل معرفت دینی

قبض و بسط تئوریک شریعت: نظریه تکامل معرفت دینی

3.6
5 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

7

شابک
0000000099145
تعداد صفحات
443
تاریخ انتشار
1371/4/1

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
مواد اصلی قبض و بسط تئوریک شریعت به حل نزاع فقه سنتی و پویاست،نه مدرنیزه کردن دین،نه تاویل یا تکمیل شریعت و نه نسبی کردن افکار حقیقت،بلکه تبیین این معناست که چگونه دین فهمیده میشود و چگونه این فهم تحول میپذیرد.و بر آن است که تا راز فهم دین و تحول فهم دینی به دست نیفتد،کار احیا نیم خام خواهد ماند.بدین قرار نظریه قبض و بسط که در اصل یک نظریه تفسیری.معرفت شناختی است به کلام و عرفان و اصول هم متعلق میشود.به کلام تعلق دارد چرا که به دین شناسی متعلق است و آشکار میکند که مفروضات پیشین ما و انتظارات ما از دین و شناخت ما از انسان تا کجا بر درک ما از کتاب و سنت تاثیر می نهد.اصول اصلی است.چرا که معلوم میکند حاجت فقیه در استنباط،به کدام علوم است.و مفروضات نهان و آشکار او،چه دخالت بر دامنه ای درافتاد و فهم فقهی او دارند و ظاهر میکند ظهور در گرو چیست و اجتهاد در فروع چرا محتاج اجتهاد در اصول است و فقه تا کجا از کلام مشروب میشود.عرفانی است چرا که شریعت و طریقت و  حقیقت را معنا میکند که سه گونه درک و تلقی از دین اند و هرکدام در خور طایفه ای و فرزند دیدگاهی و راز نزاع جاودانه فیلسوفان و فقیهان و عارفان را نیز به دست میدهد که هریک با تکیه بر تجارب و اندوخته های پیشین خود،سه معنا را در دین میدیدند و بر سر آن ها با هم چالش در پرتو این نظریه تفسیری،به خوبی دلیل ورود اجتناب ناپذیر محکم و متشابه در کتاب و سنت و از جمله در فقه و بل در تفسیر تاریخ آشکار میشود و از آن بالاتر،معلوم میشود که چرا احکام و تشابه تحول پذیرند و چنان نیست که آیه ای یا عبارتی همیشه محکم یا برای همیشه متشابه بماند...

      

یادداشت‌ها

          دکتر سروش را نمیتوان با دوگانه  فلسفه تحلیلی و فلسفه قاره ای سنجید،و همچنین نمیتوان او را نئوکانتی دانست،سروش سروش است!
عبارت نئو معتزلی برای او به حقیقت  کمی نزدیک تر است!
چگونگی برخورد با متون و حیثیت تفسیری ما معرکه آرا همیشگی است متون مقدس بدلیل داشتن طبقه محافظ مدعی امکان و وقوع  فهم متن همانگونه که صاحب متن قصد کرده است هستند که اصطلاحا به آن بازتولید میگویند اما در این میان هستند بعضی که مدعی انتفا آن بدلیل محدودیت های وجودی ما می باشند و صحبت از رویداد فهم و فهم جدید مینمایند که هم نسبت با قبل دارد و هم نسبتی با آیندگان !
شروط ماتقدم فهم در فلسفه کانت زمان و مکان بود به نوعی که خارج از این دو ما درکی نداریم نه اینکه داریم و ناقص است بلکه اصلا نمیتوانیم داشته باشیم!
در مواجه با متون ما دارای شروط ماتقدمی هستیم که مفری از آن نیست و بدون آنها امکان فهم منتفی است و اینکه بخواهیم به فهمی که مورد رضای جماعت و گذشتگان است پافشاری نماییم چیزی جز ورود و اعتقاد به نظام ارزشی نیست  ورنه در نظام هستی شناسانه این مساله از قبل پیشبینی نمیشود!

و بدانیم انچه خداوند از ما خواسته است  در روز قیامت که روز اشکارشدگی اختلافات و روشنی حق است
  یقین است و نه شک و ظن!
        

1