داستان این جلد در نیواورلئان میگذره و ما تا حدی با تاریخچه و جاهای رازآلود و پر از ارواحش آشنا می‌شیم!
لارا ، دوست کسیدی که از جلدهای قبل با اون اشنا شده، در این سفر حضور پر رنگی داره و یک موجود جدید به نام فرستاده‌ی مرگ در این جلد حضور داره که اتفاقات و صحنه‌‌های ترسناک‌تری رو نسبتا به جلد ها ی دیگه رقم می‌زنه.
جیکوب، شبحی که کسیدی رو نجات داده و همیشه همراهش هست و افکارش خبر داره هم اتفاقات مختلفی براش میوفته.
انجمن گربه‌ی سیاه هم در این جلد واقعی میشه و افراد جدیدی رو وارد داستان می‌کنه که به نظرم می‌تونن نقش‌ اصلی جلدهای بعدی احتمالی این مجموعه باشن.
در کل هرچقدر تعلیق و گره‌های داستان جذاب بود، گره گشایی‌ها ساده و ابتدایی بودن.
        

          کامل بر عکس اون چیزی که من فکر میکردم اتفاق افتاد و خیلی برام جالب شد مثل جلد های قبلیش تموم میشه و کاری می‌کنه که انگار یک جلد دیگه ام هست یا قراره بیاد و اینکه داستان های گذشته ای همشون رو نشون میده داستان رو جذابتر هم کرده ممکنه شما هم که به تهش برسین مثل کسیدی بگید چیشد و چه خواهد شد....
        

          جای تاسفه که باید از جلد سوم شروع کنم تا به برسم به جلد اول😅🥲
اما داستانش قابل فهم بود چون به داستان‌ جلد‌های قبل هم اشاره میشد. داستانش قشنگ بود و به خوندن مجموعه‌های دیگه ترغیبم کرد.
📌امتیاز در گودریدز: ۴.۰۳