"واهمه های بی نام و نشان "مجموعه شش داستان "غلامحسین ساعدی "است که عبارت اند از" :دو برادر"، "سعادت نامه"، "گدا"، "خاکستر نشین ها"، "تب "و "آرامش  در حضور دیگران ."برای نمونه، راوی داستان "خاکستر نشین ها "کودکی بی خانمان  است که پس از جدا شدن از عموی گدایش، با اتومبیل متوفیات نزد دایی بزرگش می رود  که در دخمه های تیره و تار اطراف حرم، مخفیانه زیارت نامه چاپ می کند .در این  داستان، صدای دارکوب که پیوسته تکرار می شود صدای زندگی نکبت باری است که سوهان  روح پسرک شده است .او نمی خواهد مانند آن عموی خود دست به گدایی بزند، به همین  دلیل نزد این دایی آمده تا راهی برای نجات خود از جامعه مفلوک و منحط بیابد،  اما ...