معرفی کتاب ایده آلیسم آلمانی: راهنمای کیمبریج اثر کارل امریکس مترجم حسن مرتضوی

ایده آلیسم آلمانی: راهنمای کیمبریج

ایده آلیسم آلمانی: راهنمای کیمبریج

کارل امریکس و 1 نفر دیگر
3.5
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

1

شابک
9786004366069
تعداد صفحات
516
تاریخ انتشار
1398/1/26

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        ایده  آلیسم آلمانی راهنمایی است جامع، نافذ و روشنگر درباره آنچه دوره کلاسیک فلسفه آلمان تلقی می  شود. در این مجلد درباره کانت، فیشته، هگل و شلینگ و دیگر معاصرانشان، مانند هولدرلین و شلایرماخر که نفوذشان چشمگیر، اما آثارشان در دنیای انگلیسی زبان (همچنین در زبان فارسی) کمتر شناخته شده با جزئیات بحث می  شود. جستارهای این مجلد با پی گرفتن و کندوکاو درون مایه  های وحدت بخش ایده  آلیسم آلمانی، به بحث درباره رابطه آن با رمانتیسیسم، روشنگری و فرهنگ اروپای سده  های هفدهم و هجدهم می  پردازند. نتیجه این کندوکاو، بررسی روشنگرانه جنبش فلسفی غنی و پیچیده  ای است که برای طیف وسیعی از خوانندگان فلسفه، الهیات، ادبیات و تاریخ ایده  های آلمان جذاب خواهد بود.
      

یادداشت‌ها

          آنچه چیزها آن نیستند؛
در اهمیت تعیین مرزها


0- این متن در بررسی کل کتاب نیست و صرفا فصل‌های اول، "شرحی بر ایده‌آلیسم آلمانی"، به قلم کارل آمریکس و دوم، "ایده‌آلیسم و روشنگری"، از فردریک بیزر را مدنظر دارد.


1- فیلسوف‌ها شارلاتان اند، مخصوصا اگر آلمانی باشند یا در کشورهای غیرمبداء به خود فیلسوف بگویند. به صورت کلی شارلاتان‌ها خود را بهتر، زیباتر، باهوش‌تر، قابل‌اعتمادتر و خلاصه برتر از چیزی که هستند نشان می‌دهند و علت آن هم فریب دادن مخاطب است. حال چرا این فلسفهٔ به غایت مهم و اساسی آلمانی شارلاتان هستند؟

اگر پاراگراف قبل شما را شش‌دانگ کرده است که ادامهٔ متن و ادعاهای گزاف این جوان خام را بخوانید نشان می‌دهد موفق بوده است.
هرچه گفتم را رها کنید.

البته این حکم شاذ که فلسفه آلمانی و مشخصا ایده‌آلیسم آلمانی یک فلسفه بیهوده پیچیده و لفاظ است بسیار شنیده می‌شود و همین منبع بسیاری سوءتعبیر و بدتر از آن انسداد مسیر تفکر است. چه بخواهم چه نخواهم به علت نحوه خاصی که با فلسفه آشنا شده ام و عاشقانه هم آن را ادامه داده ام، اندکی من نیز تحت تاثیر این برداشت بودم تا زمانی که تلاش کردم همدلانه ایده‌آلیست‌ها را درک کنم.

2- برای رسیدن به این هدف، آشنایی با ایده‌آلیست‌های آلمانی هیچ مسیر ساده و به‌دور از دشواری و خطری وجود ندارد. برای این قصد طبعا یکی از منابع معتبر همین "راهنمای کمبریج به ایده‌آلیسم آلمانی"ست.

3- در فصل اول یکی از نکاتی که ویراستار مجموعه که نویسنده فصل نخست کتاب بود، تاکید داشت تمرکز روی معنای همین لفظ "ایده‌آلیسم" بود. اینکه تنافر میان ایده‌آلیسم تجربه‌گراهای انگليسی از جمله بارکلی با ایده‌آلیسم استعلایی کانت، ایده‌آلیسم مطلق فیشته و... چیست موضوع بسیار مهمی است که در بسیاری از مواقع ره‌زن اندیشه‌ است.

4- در فصل دوم بیزر که از شارحین و مفسرین معتبر فلسفه آلمانی به زبان انگلیسی است، تلاش می‌کند ایده‌آلیسم آلمانی قرن 18 را در بستر تاریخی خود که روشنگری باشد قرار بدهد. فراتر از مفاد و محتوای متنِ بیزر، روش بحث او برایم آموزنده بود. بیزر بر روی یک دوگانهٔ اساسی در روشنگری که به بحران در روشنگری ختم می‌شود تاکید می‌کرد. در آن دوگانه از یک سمت نقادیِ عقلانی روشنگری اگر رادیکال شود (که ماهیت روشنگری گرایش به رادیکال کردن مفاهیم و ایده‌های خود دارد) به به ورطهٔ شکاکیت می‌گذارد و از سمت دیگر ناتورالیسم علمی روشنگری نیز به ماتریالیسم گراییده خواهد شد. این گذر از نقادی به شکاکیت و گذر از ناتورالیسم به ماتریالیسم به زعم بیزر اصلی‌ترین رانه‌ای‌ست که فلسفه‌ورزی چهره‌های اصلی ایده‌آلیسم از حمله کانت و فیشته را به پیش می‌برد. حال چرا به نظرم این روش در بررسی تاریخ اندیشه با توجه به هدف بیزر موفق است؟

5- می‌توانم در جزئیات غرق شد و جز خمودی و بی‌نتیجه‌بودن چیزی یارای آن را ندارد که مارا از غرقگی به‌در بیارد. وقتی بخواهیم یکی از شلوغ‌ترین و پربحث‌ترین دوره‌-مکان‌‌های تاریخ فلسفه غرب‌ (1770 تا 1840 در دوگانهٔ شهرهای کونیگزبرگ و برلین، وایمار و ینا) را که در آن خرواری فیلسوف می‌نوشتند و درسگفتار ارائه می‌دادند (کانت، فیشته، شلینگ و هگل) و از سمت دیگری بسیاری شاعر و ادیب نیز می‌سراییدند (گوته و هلدرلین) به راحتی می‌توان در جزئیات غرق شد و متنی نوشت فارغ هرگونه محتوای فلسفی. این خیلی مهم است متنی که می‌خواهد یک سمت فلسفی را در بستر تاریخی خود قرار دهد نباید به متنی تاریخی یا حتی اندیشه‌ای فروکاسته شود و بلکه باید ماهیت فلسفی خود را حفظ کند که متن بیزر با محوریت قرار دادن آن دو گذار روشنگری که آبستن بحران روشنگری بوده است، چینن کاری در این متن کرده است.


6- در نهایت از دیگر فصل‌های کتاب اگر فصلی را بخواهم بخوانم آن فصل‌های سوم با عنوان "فلسفه عملی کانت" از آلن وود، فصل هشتم با عنوان "پدیدارشناسی و منطق هگل: رئوس کلی" از تری پینکارد، فصل نهم با عنوان  "فلسفه عملی هگل: تحقق آزادی" از رابرت پیپین و فصل آخر که به میراث ایده‌آلیسم آلمانی در فوئرباخ، مارکس و کیرکگارد می‌پردازد خواهد بود.


زیاده حرفی نیست و درود بر بهخوان ضمن ابزار تنفر از گودریدز. 
        

2