معرفی کتاب مراقبت و تنبیه: تولد زندان اثر میشل فوکو مترجم افشین جهاندیده

مراقبت و تنبیه: تولد زندان

مراقبت و تنبیه: تولد زندان

میشل فوکو و 3 نفر دیگر
4.1
9 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

16

خواهم خواند

24

ناشر
نشر نی
شابک
9789643124328
تعداد صفحات
392
تاریخ انتشار
1399/7/21

توضیحات

        
در این کتاب فوکو دودمان شکل گیری کالبد و ذهن را در چارچوب نظام های مراقبتی و انضباطی قدرت مورد مطالعه قرار می دهد و مدعی است که در نهادهایی چون مدارس، زندان ها، بیمارستان ها و کارگاه ها تکنیک های انضباطی خاص به کار می رود و در چارچوب آن ها مقررات حاکم بر رفتار و سلوک، اقدامات مراقبتی و شیوه های نظارت بر آن ها تدوین و به معرض اجرا درمی آید. زندگی دانش آموزان، سربازان، بیماران و زندانیان در معرض مراقبت و نظارت و تهیه ی گزارش قرار می گیرد و رفتار بهنجار مورد تشویق و رفتار نامطلوب با اقدامات مجازاتی مواجه می شود. هدف غایی مراقبت و نظارت و انضباط، بهنجارنمودن فرد و از میان بردن بی انضباطی های اجتماعی و روانی و سرانجام تربیت انسان هایی مطیع و سودآور در جامعه است.میشل فوکو در پانزدهم اکتبر 1926 در پواتیه فرانسه زاده شد، در دانشگاه سوربن فلسفه خواند و لیسانس خود را در سال 1948 گرفت. وی برای مدت کوتاهی عضو حزب کمونیست فرانسه بود ولی در سال 1951 از آن حزب کنار کشید. فوکو در دهه ی 1950 به تحصیل در روانشناسی علاقه پیدا کرد و درجه ی لیسانسی در روانشناسی و سپس دیپلمی در رشته ی آسیب شناسی روانی گرفت. در همان سال ها وی پژوهش هایی در آسیب شناسی روانی انجام داد. پس از آن وی به سوئد، لهستان و آلمان رفت و در دانشکده های زبان فرانسه در آن کشورها به تدریس پرداخت و سرانجام در دانشگاه هامبورگ با نوشتن رساله ای در باب جنون به اخذ درجه ی دکتری نائل آمد و در سال 1964 استاد فلسفه ی دانشگاه کلرمون در فرانسه شد. پی از آن فوکو به عنوان استاد «تاریخ نظام های اندیشه» در کلژ دو فرانس تدریس می کرد. فوکو به سرعت در حوزه ی روشنفکری فرانسه شهرت یافت و دیری نگذشت که نفوذی جهانی پیدا کرد. وی چشم اندازهای یکسره نوینی در فلسفه، تاریخ و جامعه شناسی گشود. در تعبیرهای گوناگون، وی را «فرزند ناخلف ساختگرایی»، دیرینه شناسی فرهنگ غرب، پوچ نگار و ویرانگر علوم اجتماعی رایج خوانده اند. بسیاری از شارحان آثار فوکو برآنند که نمی توان اندیشه ی او را به آسانی در درون شاخه های علوم اجتماعی متداول طبقه بندی کرد. با این همه، بی شک اثر اندیشه ی او بر بسیاری از حوزه های علوم اجتماعی و فلسفه پایدار و ماندگار خواهد ماند. فوکو در 25 ژوئن 1984 درگذشت.«تئاتر فلسفه»، «مراقبت و تنبیه»، «اراده به دانستن»، «ایران: روح یک جهان بی روح»، «تولد زیست سیاست»، «دیرینه شناسی دانش» و «خاستگاه هرمنوتیک خود» آثاری ست که نشر نی از میشل فوکو منتشر کرده است.افشین جهاندیده متولد سال 1342 در تهران است. او در رشته ی مترجمی زبان فرانسه تحصیل کرده و در سال 1372 از دانشگاه آزاد تهران فارغ التحصیل شده است. وی از سال 1371 تا سال 1378 با مجله پیام یونسکو در مقام مترجم همکاری داشته و از سال 1383 تا سال 1386 سرویراستار نشر نی بوده است.نیکو سرخوش متولد سال 1346 در تهران است. تحصیلات دانشگاهی اش را با رشته ی مترجمی زبان انگلیسی در دانشگاه آزاد اسلامی تهران آغاز کرد و در سال 1372 آن را به پایان رساند. سپس برای ادامه تحصیل به هندوستان رفت و وارد دانشگاه پونا شد. در سال 1385 در رشته ی جامعه شناسی فوق لیسانس گرفت و سرانجام در سال 1389 در مقطع دکتری رشته ی علوم سیاسی از آن دانشگاه فارغ التحصیل شد.
      

لیست‌های مرتبط به مراقبت و تنبیه: تولد زندان

یادداشت‌ها

اسب

اسب

1402/10/19

          فوکو در این کتابش میاد بحث تعذیب و تنبیه رو تبارشناسی می‌کنه و میاد می‌گه از قرن ۱۸ به بعد که در قانون مجازات انسانیت رو سنجه خود قرار داد تغییراتی در کیفرها ایجاد شد. 
حالا چه اتفاقی افتاد؟ بدن مجرم که داغ می‌خورد و شکنجه می‌شد جای خودش رو به روح داد و هدف از حذف مجرم به اصلاح اون تغییر پیدا کرد.
بعد استاد میان انضباط رو توضیح می‌دن که چه معنا و ابعادی داره و در آخر از قدرت انضباطی بهمون می‌گه. حالا قدرت انضباطی چی هست؟ قدرت انضباطی نیرویی است که برای آموزش و پرورش هر فرد به کار بسته می‌شه. قدرت انضباطی فرد خام بدون مهارت و دانش را به نیروی فعال و سازنده تبدیل می‌کند که می‌تواند در جامعه نقشی سودآور داشته باشد.
بعد در ادامه میاد از نقش امتحان به عنوان ابزاری برای انضباط‌بخشی می‌گه...
و یکی از نکاتی که دیگه به نظرم بهتره کتاب رو بخونید تا بهتر متوجهش بشید که چیه «سراسربینی» است که شاید نظام انضباطی حاضر رو بتوان یک سره از همین دریچه دید و نقد کرد.
و در آخر با همه‌ی این توضیحات و تبارشناسی تعذیب و تنبیه و انضباط می‌رسیم به تولد زندان و کاکردها و نقدهایش.
        

26

          میشل فوکو در «مراقبت و تنبیه» ما را به سفری در دل تاریخ می‌برد؛ سفری که از میدان‌های اعدام قرن هجدهم با نمایش‌های خونین و خشونت‌بار آغاز می‌شود و به راهروهای سرد و منظم زندان‌های مدرن، مدارس و بیمارستان‌ها می‌رسد. این کتاب، که یکی از تأثیرگذارترین آثار فوکو است، نه‌تنها روایتی از تحول مجازات در غرب ارائه می‌دهد، بلکه با نگاهی تیزبین به ما نشان می‌دهد که چگونه قدرت در جامعه‌ی مدرن از شمشیر و دار به نظارت نامرئی و هنجارسازی روزمره تغییر شکل داده است. فوکو با قلمی گیرا و تحلیلی عمیق، از ما دعوت می‌کند تا پشت پرده‌ی نهادهای به‌ظاهر انسانی را ببینیم و بپرسیم: آیا این تغییرات ما را آزادتر کرده‌اند یا تنها زنجیرهایمان را نامرئی‌تر؟
فوکو داستانش را با تصاویری تکان‌دهنده از مجازات‌های عمومی در دوران پیشامدرن آغاز می‌کند؛ جایی که بدن مجرم صحنه‌ای برای نمایش قدرت حاکم بود. اما با ورود به قرن هجدهم و پس از انقلاب فرانسه، این صحنه‌های خونین جای خود را به چیزی پیچیده‌تر دادند: نظام‌های انضباطی که به‌جای تنبیه بدن، ذهن و روان افراد را هدف قرار می‌دادند. زندان‌ها، مدارس، بیمارستان‌ها و تیمارستان‌ها به ابزارهایی برای کنترل و شکل‌دادن به رفتارها تبدیل شدند. فوکو این فرآیند را «تمرکززدایی از مجازات» می‌نامد؛ قدرتی که دیگر در کاخ‌ها و میدان‌ها فریاد نمی‌زند، بلکه در سکوت و از طریق نظارت روزمره، در تاروپود زندگی ما نفوذ می‌کند. او مفهوم «قدرت انضباطی» را معرفی می‌کند، قدرتی که نه‌تنها سرکوب می‌کند، بلکه مولد است؛ هویت‌هایی مانند «مجرم» یا «دیوانه» را می‌سازد و از طریق دانش‌هایی مثل جرم‌شناسی و روانشناسی، مرزهای هنجار و غیرهنجار را ترسیم می‌کند. این ایده که حتی هویت‌های ما برساخته‌ی روابط قدرت هستند، خواننده را به فکر فرو می‌برد: آیا ما واقعاً خودمان هستیم یا محصول نظامی از هنجارها؟
آنچه «مراقبت و تنبیه» را از یک کتاب تاریخی متمایز می‌کند، پیوند عمیقی است که فوکو بین قدرت و دانش برقرار می‌سازد. او نشان می‌دهد که دانش‌هایی مانند روانپزشکی یا جرم‌شناسی نه‌فقط برای فهم جهان، بلکه برای کنترل آن به کار گرفته شده‌اند. برای مثال، مفهوم «جنایتکار» یا «دیوانه» در هر دوره به شکلی متفاوت تعریف شده، نه به‌خاطر پیشرفت علم، بلکه به‌خاطر نیازهای نظام‌های قدرت. فوکو استدلال می‌کند که زندان‌های مدرن، که قرار بود جایگزینی انسانی برای مجازات‌های بدنی باشند، در واقع به ماشین‌هایی برای تولید «سوژه‌های مطیع» تبدیل شدند. او این فرآیند را «تطبیق‌پذیری» می‌نامد؛ جایی که ما، اغلب ناخودآگاه، هنجارهای اجتماعی را درونی می‌کنیم و خود را با آن‌ها هماهنگ می‌سازیم. این نگاه فوکو به ما یادآوری می‌کند که حتی نهادهای به‌ظاهر خیرخواهانه می‌توانند ابزارهایی برای سلطه باشند، و این پرسش را در ذهنمان بیدار می‌کند که آیا اصلاح و پیشرفت همیشه به معنای آزادی است؟
فوکو اما فقط یک تاریخ‌نگار یا جامعه‌شناس نیست؛ او فیلسوفی است که زندگی شخصی‌اش به اندازه‌ی آثارش پرشور و پرتناقض بود. تجربیات او—از مبارزه با هنجارهای محافظه‌کارانه‌ی جامعه‌ای که گرایش‌هایش را نمی‌پذیرفت تا بحران‌های روحی در جوانی—در «مراقبت و تنبیه» بازتاب یافته‌اند. او که خود را پیرو نیچه می‌دانست، معتقد بود فلسفه از دل تجربیات شخصی زاده می‌شود. این نگاه شخصی، کتاب را از یک تحلیل خشک به اثری زنده و پراحساس تبدیل کرده است. فوکو در زندگی‌اش به «تجربه‌های مرزی» علاقه داشت؛ لحظاتی که فرد از هنجارهای تحمیلی فراتر می‌رود و به دنبال حقیقتی ورای محدودیت‌های جامعه می‌گردد. این جست‌وجو در «مراقبت و تنبیه» نیز دیده می‌شود، جایی که او ما را وادار می‌کند تا به ریشه‌های پنهان هنجارها و نهادهایمان شک کنیم.
با این حال، فوکو بدون نقص نبود. منتقدانی مانند مارک لیلا معتقدند که او گاهی در تحلیل‌هایش به اسطوره‌سازی تاریخی گرایش داشت. برای مثال، تمرکز افراطی او بر زندان‌ها به‌عنوان نماد کنترل اجتماعی، گاه نقش این نهادها را در پاسخ به بی‌عدالتی‌های گذشته نادیده می‌گیرد. برخی نیز می‌گویند نگاه او به قدرت، که آن را همه‌جاگیر و تقریباً غیرقابل مقاومت می‌بیند، به نوعی پارانویای جمعی دامن می‌زند. اما همین تناقض‌ها فوکو را انسانی‌تر می‌کنند. او در سال‌های پایانی عمرش، در آثاری مانند «تاریخ تمایلات جنسی»، از «زیباشناسی وجود» سخن گفت؛ ایده‌ای که در آن افراد می‌توانند با انتخاب‌های شخصی، خود را از چنگ هنجارها رها کنند. این چرخش برای بسیاری غیرمنتظره بود: چگونه فیلسوفی که قدرت را در همه‌چیز می‌دید، ناگهان به آزادی فردی باور آورد؟ این تغییر، شاید نشان‌دهنده‌ی عمق جست‌وجوی فوکو برای یافتن معنا در جهانی پر از تناقض بود.
«مراقبت و تنبیه» تنها یک کتاب نیست؛ آینه‌ای است که ما را با خودمان روبه‌رو می‌کند. فوکو با نثری که هم دقیق است و هم پرشور، ما را به چالش می‌کشد تا نظم‌های اجتماعی امروزمان را زیر سؤال ببریم. آیا فناوری‌های نظارتی، آموزش‌هایمان یا حتی مفاهیم به‌ظاهر بدیهی مانند «نرمال» و «غیرنرمال» ما را آزادتر کرده‌اند یا تنها شکل جدیدی از کنترل هستند؟ او ما را دعوت می‌کند تا به جای پذیرش کورکورانه‌ی روایت‌های مسلط، به تاریکی‌های قدرت نگاه کنیم و از خود بپرسیم: حقیقت کجاست؟ این کتاب، با ایده‌های تکان‌دهنده و پرسش‌های بی‌پایانش، نه‌تنها برای دانشجویان فلسفه و جامعه‌شناسی، بلکه برای هر کسی که به ماهیت جامعه‌ی مدرن کنجکاو است، اثری ضروری است. فوکو، با تمام پیچیدگی‌ها و تناقض‌هایش، ما را به مرزهای اندیشه می‌کشاند و نشان می‌دهد که گاهی حقیقت در همان مرزها، در دل شک و پرسش، یافت می‌شود.


        

7