معرفی کتاب ماجراهای ناگوار (دوره ۱۳ جلدی) اثر لمونی اسنیکت مترجم فرزانه کریمی

ماجراهای ناگوار (دوره ۱۳ جلدی)

ماجراهای ناگوار (دوره ۱۳ جلدی)

لمونی اسنیکت و 1 نفر دیگر
4.6
5 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

10

خواهم خواند

1

شابک
9789645364005
تعداد صفحات
3,172
تاریخ انتشار
1400/1/2

توضیحات

کتاب ماجراهای ناگوار (دوره ۱۳ جلدی)، نویسنده لمونی اسنیکت.

یادداشت‌ها

فاطیما

فاطیما

دیروز

          اگه دنبال یه آخر هفته ی کتابی بی دردسر و مملو از آرامشین ، مثل اسنیکت توی فیلم از شما خواهشمندم حتی چشمتون هم دنبال این مجموعه نباشه ! چه برسه تصمیم بگیرید بخونیدش ! بچسبین به غرور و تعصب ، قصر آبی ، رادیوسکوت و اصلا هر کتاب دیگه ای که اعصابتون رو بهم نمیریزه و خونتون رو به جوش نمیاره... ولی این یکی نه !

به به ! برگشتین ؟ پس خوندینش...
حالا به هشداری که دادم پی بردین :)
پس بذارین با همفکری شما هشدار رو گسترش بدم :
خطر : خواندن ماجراهای ناگوار هم اکنون برای قشر عظیمی از جامعه اعم از دانش آموزان ، مادران باردار ، پدران وقف کار ، انجمن حمایت از حیوانات به خصوص کلاغ ها ، قندان ساز ها ، کلیه ی سازمان های مخفی ، نوزادان تازه دندان درآورده ، مخترعان و پژوهشگران ، کتابداران ، نورچشمی های مدرسه و سرپرست های شرور بچه های یتیم در سرتاسر دنیا ممنوع می‌باشد . والسلام !

پنج جلد اول رو صوتی گوش دادم و هشت جلد بعد رو انگلیسی خوندم ، و باید بگم عناصر مشترکی که تو هر کدوم بودن عبارتند از بدبختی ، فلاکت ، بدشانسی و افسوس فرصت های از دست رفته...
درست مثل زندگی بودلر ها.
با اینحال بذارین از زیبایی و پیچیدگی داستان حرف بزنم. هنر اسنیکت عزیز در خلق معماهای کوچک و در ظاهر بی ربط و بعد پیوند زدن اونها با مسئله ای به شدت بزرگتر و مهمتر واقعا قابل تحسین بود ، به شدتی که من تا به حال ندیدم نویسنده ای بتونه به این پیوستگی ، سیزده جلد کتاب با سیزده ماجرای متفاوت رو به رشته تحریر دربیاره.
ممنون لمونی اسنیکت ، البته نه برای افسردگی هایی که برامون به وجود آوردی :) برای داستان... 
اینم بگم ، کاملا بدشانس نبودیم . 
گاهی شانس بهمون رو میکرد. در حد رویت رگه های طلا تو دیوار های غار ( صدالبته حرفم پایه علمی نداره و فقط میخوام باهاش کمیت رو بسنجم. هرچی نباشه هر سنگ شناسی میدونه که طلا بیشتر تو سنگهای رسوبی یافت میشه تا آهکی ) و روزنه امید از دور پدیدار میشد.. ولی میدونید که ، تجربه ثابت کرده که نباید به اینجور امیدها دل بست ، مخصوصا اگه اسم کتاب باشه " ماجراهای ناگوار بچه های بدشانس " !

کلی لذت بردم از خوندن و گوش کردن به این کتاب و همچنین سریالی که از روش ساختن ، اگه اهل کتاب نیستین ( که در اونصورت نمیدونم چرا اینجایین ) حداقل برین سراغ فیلمش که به نظرم یکی از بهترین و وفادارترین اقتباسات در کل تاریخه...
خوشحال باشین که جای بودلر ها نیستین!
به امید دیدار دوباره در مقر سوخته ی VFD ♡
        

2