شاعر مشتعل: مصاحبه تاریخ شفاهی با دکتر مظاهر مصفا

شاعر مشتعل:    مصاحبه تاریخ شفاهی با دکتر مظاهر مصفا

شاعر مشتعل: مصاحبه تاریخ شفاهی با دکتر مظاهر مصفا

آرزو تجلی و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

کتاب شاعر مشتعل: مصاحبه تاریخ شفاهی با دکتر مظاهر مصفا، تدوین پیمانه صالحی.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به شاعر مشتعل: مصاحبه تاریخ شفاهی با دکتر مظاهر مصفا

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 54

در میان معلمان دارالفنون یک معلم قلندرمآب به نام استاد محمدجواد تربتی بود. استاد تربتی خطیب بود و بسیار خوب صحبت می‌کرد با وجود اینکه به گمانم فرصت نمی‌کرد که ماه‌به‌ماه لای کتاب را باز کند و آدم منظمی نبود ولی وقتی صحبت می‌کرد و شعر می‌خواند دانش آموزان را به ادبیات فارسی علاقه‌مند می‌کرد. نخستین روزهایی که به کلاس رفتم دیدم استاد پشت میز ننشسته است و روی یک میز بلند نشسته و پاهایش را آویزان کرده است. به دانش آموزی که کنارم می‌نشست گفتم: چرا استاد این جوری است؟ گفت: ایشان را نمی‌شناسی؟ گفتم: نه آن همکلاسی ادامه داد: ایشان استاد تربتی هستند. وی احوال مخصوصی دارد. سال گذشته بچه‌ها تصمیم گرفتند که یک وزنه یک کیلویی در کیف وی بگذارند که هنوز در کیفش است؛ یعنی نفهمیده که وزن کیف اضافه شده یا به این امر دقت نکرده است. سالی یک بار هم می‌رود لباسش را در یک لباس‌فروشی عوض می‌کند و تا سال بعد همان لباس را می‌پوشد و حتی با همان می‌خوابد. باید بگویم دیدن استاد تربتی در من بی‌تأثیر نبود؛ من لاابالی نشدم و قلندری هم پیش نگرفتم، اما با هیئتی که سر کلاس می آمد، روی من تأثیر می گذاشت. (بخش‌هایی را حذف کرده‌ام)