آسیاب رودخانه فلاس

آسیاب رودخانه فلاس

آسیاب رودخانه فلاس

جورج الیوت و 1 نفر دیگر
3.5
3 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

10

خواهم خواند

3

آقای تالیور گفت: «چیزی که می خواهم این است که تام خوب تحصیل کند؛ تحصیلی که براش نان و آب داشته باشد. قصد دارم روز عید یوحنا تو یک مدرسه ی درست و حسابی بگذارمش. دو سال تو مدرسه ی روزانه کافی بود اگر می خواستم ازش یک آسیابان یا کشاورز بسازم، چون یه عالمه بیش تر از من تحصیل کرده همه ی خرجی که پدر من برای آموزش من کرد یک ترکه ی غان بود و الفبا. اما من می خواهم تام بفهمی نفهمی دانشمند شود، تا بتواند از پس کلک های این آدم هایی که قشنگ حرف می زنند و پر طمطراق می نویسند بر بیاد. تو این دادخواهی ها، داوری ها و این چیزها به کمکم می آد. نمی خواهم این بچه راست راستکی وکیل شود- براش متاسف می شوم اگر یک بی سرو پا بشود- بلکه یک جور مهندس، یا نقشه بردار، یا دلال حراج و ارزیاب، مثل رایلی، یا وارد یکی از آن کسب و کارهایی بشود که آدم توش زود ترقی می کند و همه اش منفعت است و هیچ سرمایه ای نمی خواهد، به جز یک زنجیر ساعت بزرگ و یک چارپایه ی بلند. این ها تقریبا همه اش یکی است، و به گمانم حتی فرق زیادی هم با وکالت ندارد؛ چون رایلی همان طور به صورت ویکم زل می زند که یک گربه به صورت یک گربه ی دیگر. اصلا ازش نمی ترسد.»

پست‌های مرتبط به آسیاب رودخانه فلاس

یادداشت‌های مرتبط به آسیاب رودخانه فلاس