معرفی کتاب بادهای سرکش هندوکش: زندگی‌نامه‌ی شهید علیرضا توسلی؛ اولین فرمانده‌ی یگان فاطمیون در سوریه اثر جواد افهمی

بادهای سرکش هندوکش: زندگی‌نامه‌ی شهید علیرضا توسلی؛ اولین فرمانده‌ی یگان فاطمیون در سوریه

بادهای سرکش هندوکش: زندگی‌نامه‌ی شهید علیرضا توسلی؛ اولین فرمانده‌ی یگان فاطمیون در سوریه

3.8
3 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

4

شابک
9786227510478
تعداد صفحات
500
تاریخ انتشار
1402/1/31

توضیحات

        «بادهای سرکش هندوکُش» روایتگر زندگی علیرضا توسلی (ابوحامد)، اولین فرمانده‌ی یگان فاطمیون در سوریه است. این کتاب که اولین کتاب از مجموعه‌ی فرماندهان مقاومت انتشارات خط مقدم است، در ۴۸ فصل زندگی شهید توسلی را از ابتدای تولد در روستایی از افغانستان تا شهادت او در تپه‌های سوریه و به دست گروه‌های تکفیری را به تصویر کشیده است. نویسنده برای روایت زندگی شهید ابوحامد به شهرهای متعدد و البته کشور سوریه سفر کرده و افراد مختلفی را دیده و با ساعت‌ها مصاحبه، ابوحامد را به عنوان یک وطن‌دوست واقعی می‌شناساند.

در این کتاب، مخاطب با مردی روبرو می‌شود که در جنگ‌‌های مختلفی از خاورمیانه شرکت داشته و طعم شکست و پیروزی را توامان چشیده است. ابوحامدی که در برهه‌ای از دوران نوجوانی برای تحصیل به ایران آمده، اما با حمله طالبان به موطن اصلی‌اَش بازگشته، در کنار احمدشاه مسعود و به عنوان نیروی سپاه محمد (رسول‌الله) جنگیده، پیروز شده، شکست خورده و با دلی غمگین دوباره به ایران بازگشته است. اما شاید آنچه بیش از پیش برای مخاطب جلب توجه کند چگونگی حضور او در سوریه و تشکیل گروه فاطمیون است، گروهی که با قدرت و صلابت خود توانست پیروزی‌های چشمگیری را در جنگ با داعش به دست آورده و به یکی از بازوهایِ دفاعیِ مقتدرِ مدافعان حرم تبدیل شود.

افهمی در این کتاب اما تنها به روحیه‌ی جنگی ابوحامد بسنده نکرده و با مصاحبه با همسر او و خواندن و آوردن بخش‌هایی از دفترچه‌ی خاطرات که در تمام آن سال‌ها می‌نوشته، جنبه‌ی دیگری از ابوحامد را برایمان رو می‌کند. از برخوردهایش در خانه و شهر می‌گوید و شخصی را نشان می‌دهد که توکل و امید جزئی جداناشدنی از او بوده است.
      

یادداشت‌ها

          درباره شهید علیرضا توسلی،فرمانده تیپ فاطمیون قبلا کتاب خاتون و قوماندان رو خونده بودم که خاطرات همسر شهید بود.بادهای سرکش هندوکش حول محور خود شهید توسلی نوشته شده.
سبک کتاب این طوری بود که یک بخش راوی سوم شخص بود و بصورت داستانی روایت می شد و یک بخش از زبان محقق و نویسنده در زمان حال که حالت روزنوشت و مصاحبه داشت.به نظرم هردو بخش خوب از کار در اومده بود.
مطالب کتاب هم جامع بود. یک سری اطلاعات درباره افغانستان و احزابش داده بود و ماجرای نبرد سپاه محمد رسول الله با طالبان رو مفصل و کامل شرح داده بود که برام تازگی داشتن و جای دیگه ای نخونده بودم.نویسنده به شرح نبردها بسنده نکرده بود و وضعیت کلی افغانستان در اون سال ها و نقش گروه های مختلف رو شرح داده بود. همچنین درباره سوریه، حتی اختلافات داخلی فاطمیون و شکست هاشون و عللش رو منعکس کرده بود. بی اندازه کتاب مفید، جالب و خوشخوانی بود و از خوندنش بسی خوشنودم.
و اما درباره شهید علیرضا توسلی...
درباره ماجرا سوریه زیاد نوشته اند و خوانده ایم.از تحلیل های موشکافانه دربارهچرایی شروع جنگ و علت دخالت ایران و حزب الله تا ساختار داعش. از خاطرات داعشی ها یا کسانی که به هر ترتیب درون این سیاهی تکفیر زندگی کرده بودند یا باهاش برخورد داشتند تا خاطرات شهدای مدافع حرم و همسران و خانواده هاشون. داستان شهید توسلی اما به نظرم از جنس دیگریست. تصویر مردی که برای سرزمینش آرزوهای بزرگی داشت. یک قوماندان کارکشته، که توی نبردهای سختی جنگیده بود و پشت طالبان رو به خاک مالیده بود، اما سر چهارراه مقدم مشهد انتظار می کشید که یکی برای کارگری سوارش کنه.جنگ سوریه برای شهید توسلی به نظرم عنایت حضرت زینب بود. عقیله بنی هاشم، دختر علی(ع) بی قراری و پریشانی و سرخوردگی ابوحامد رو دید و برای دفاع از حرم خودش انتخابش کرد. خدا رحمت کنه شهید توسلی رو و امیدوارم روزی رو ببینم که آرزوهای ابوحامد برای کشورش محقق بشن.
        

7