معرفی کتاب یک پیام بزرگ تر: گفت و گو با دیوید هاکنی اثر مارتین گیفورد مترجم شروین شهامی پور کتابعمومیهنردربارهی هنر یک پیام بزرگ تر: گفت و گو با دیوید هاکنی مارتین گیفورد و 2 نفر دیگر 4.3 3 نفر | 3 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 6 خواهم خواند 4 خرید از کتابفروشیها ناشر نظر شابک 9786001523038 تعداد صفحات 316 تاریخ انتشار 1399/10/29 توضیحات کتاب یک پیام بزرگ تر: گفت و گو با دیوید هاکنی، نویسنده مارتین گیفورد. ادبیات انگلیس دهه 2010 میلادی مصاحبه هنری یادداشتها محبوبترین جدیدترین زهرا تقی خانی 1403/10/25 «ما با حافظه میبینیم. حافظهی من با شما فرق دارد؛ برای همین اگر هر دو یک جا بایستیم، چیز کاملا یکسانی نمیبینیم. اینکه قبلا جایی بوده باشی و چقدر آنجا را بشناسی بر شما تاثیر خواهد داشت.» به نظرم یکی از باکیفیتترین کتابایی بود که دربارهی نقاشها خوندم، هم به زندگی شخصی و جهانبینی هنرمند و هم به زندگی هنری و آثارش پرداخته شده بود. بیشتر متن کتاب در قالب سوال و جواب بود و ترجمهی روون و خوبی داشت. چه از طرفدارای هاکنی باشید چه نباشید، از عجیب زیبا بودنِ عطش یادگیریش که توی این کتاب مفصل بیان شده، به وجد میاید :)) 0 1 محمد ابراهیم آبادی 1401/9/16 جمع آورنده این کتاب مارتین گیفورد منتقد، نویسنده و کیوریتور است. گفتوگوهای او با دیوید هاکنی نقاش معاصر در اصل مجموعهای از کارهای ژورنالیستی در طول چندین سال است. اما چیزی که کتاب را برای مخاطب جذاب میکند گفتوگوهایی است که مرز مصاحبه رسمی را درهم میشکند و به چیزی بازتر و گستردهتر یا به عبارت بهتر به یک گفتوگوی واقعی مبدل میکند. گفتوگوها ابتدا ضبط شدهاند و سپس به متنی که ملاحظه میکنید تبدیل شدهاند. روانی متن کتاب به قدری است که میتوان آن را به سرعت به پایان رساند اما پیشنهاد میکنم گول این روانی را نخورید. چرا که حرفهای بسیار قابل تاملی بین هاکنی و گیفورد رد و بدل میشود. برخی از جملات این کتاب به تنهایی سرفصلی برای بحثی طولانی پیرامون نقاشی و به طور کلیتر هنر هستند. نمونهای از این مکالمه را در ادامه بازگو میکنم: " هاکنی: .... موضوع بزرگی برای کار بود و من میتوانستم با اطمینان به آن بپردازم: تنوع بیپایان طبیعت. گیفورد: موضوع واقعی شماست، نه؟ هاکنی: واقعا هست. ونگوگ هم به همین آگاه بود که میگفت ایمان پدرانش را از دست داده، ولی به ایمان دیگری رسیده و آن بی پایانی طبیعت است. پایان ندارد. بیشتر و بیشتر میبینید. اول که آمدیم اینجا، پرچینها به نظرم درهم و برهم میرسید. بعد در یک دفتر طراحی ژاپنی که مثل آکاردئون باز میشد، شروع کردم به طراحی کردن آنها. جیپی داشت رانندگی میکرد و من بهش گفتم"بایست" و شروع کردم به کشیدن علفهای مختلف. یک ساعت و نیمه کل دفترچه را پرکردم. بعد از آن خیلی واضحتر دیدمشان. علفها را که طراحی کردم، تازه آنها را دیدم، در حالیکه اگر فقط عکس میگرفتید، نمیتوانستید با این دقت آنها را ببینید و اینقدر روی شما تاثیر نمیگذاشتند. " این کتاب برای تمامی اهالی تجسمی اعم از مخاطب و مجری بسیار خواندنی خواهد بود. همچنین دوستداران یا منتقدان دیوید هاکنی، نقاش معاصر، از خواندن این گفتوگوها حظ وافری خواهند برد. 0 8 پانتهآ صابری 1403/2/30 کتاب گفت و گویی طولانی در طول چندسال و درزمان پیری دیوید هاکنیه. گاهی جملهها بی ربط میشن و هی مجبوری برگردی بخونی تا اتصال هرخط به خط قبلی رو پیدا کنی. اما دیدن دنیایی که هاکنی با این ظرافت به آن نگاه میکنه بسیار جذاب و لذتبخشه. در جایی از کتاب دیوید هاکنی شروع به نقاشی با آیفون می کنه، گل هایی میکشه و هرروز برای دوستانش میفرسته. معتقده اینجوری دوستاش هرروز صبح گل تازه دارند. گلهایی که پژمرده نمیشوند. 0 5