یادداشت محمد ابراهیم آبادی
1401/9/16
جمع آورنده این کتاب مارتین گیفورد منتقد، نویسنده و کیوریتور است. گفتوگوهای او با دیوید هاکنی نقاش معاصر در اصل مجموعهای از کارهای ژورنالیستی در طول چندین سال است. اما چیزی که کتاب را برای مخاطب جذاب میکند گفتوگوهایی است که مرز مصاحبه رسمی را درهم میشکند و به چیزی بازتر و گستردهتر یا به عبارت بهتر به یک گفتوگوی واقعی مبدل میکند. گفتوگوها ابتدا ضبط شدهاند و سپس به متنی که ملاحظه میکنید تبدیل شدهاند. روانی متن کتاب به قدری است که میتوان آن را به سرعت به پایان رساند اما پیشنهاد میکنم گول این روانی را نخورید. چرا که حرفهای بسیار قابل تاملی بین هاکنی و گیفورد رد و بدل میشود. برخی از جملات این کتاب به تنهایی سرفصلی برای بحثی طولانی پیرامون نقاشی و به طور کلیتر هنر هستند. نمونهای از این مکالمه را در ادامه بازگو میکنم: " هاکنی: .... موضوع بزرگی برای کار بود و من میتوانستم با اطمینان به آن بپردازم: تنوع بیپایان طبیعت. گیفورد: موضوع واقعی شماست، نه؟ هاکنی: واقعا هست. ونگوگ هم به همین آگاه بود که میگفت ایمان پدرانش را از دست داده، ولی به ایمان دیگری رسیده و آن بی پایانی طبیعت است. پایان ندارد. بیشتر و بیشتر میبینید. اول که آمدیم اینجا، پرچینها به نظرم درهم و برهم میرسید. بعد در یک دفتر طراحی ژاپنی که مثل آکاردئون باز میشد، شروع کردم به طراحی کردن آنها. جیپی داشت رانندگی میکرد و من بهش گفتم"بایست" و شروع کردم به کشیدن علفهای مختلف. یک ساعت و نیمه کل دفترچه را پرکردم. بعد از آن خیلی واضحتر دیدمشان. علفها را که طراحی کردم، تازه آنها را دیدم، در حالیکه اگر فقط عکس میگرفتید، نمیتوانستید با این دقت آنها را ببینید و اینقدر روی شما تاثیر نمیگذاشتند. " این کتاب برای تمامی اهالی تجسمی اعم از مخاطب و مجری بسیار خواندنی خواهد بود. همچنین دوستداران یا منتقدان دیوید هاکنی، نقاش معاصر، از خواندن این گفتوگوها حظ وافری خواهند برد.
8
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.