کشف عشق کنج یک کتاب فروشی

کشف عشق کنج یک کتاب فروشی

کشف عشق کنج یک کتاب فروشی

ورونیکا هنری و 2 نفر دیگر
3.1
4 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

8

خواهم خواند

5

شابک
9789642878987
تعداد صفحات
476
تاریخ انتشار
1398/4/29

توضیحات

        آیا شما هم اعتقاد دارید کتاب غذای روح است؟  آیا ترکیب غذای روح به همراه غذای جسم نمیتواند حال آدمی را خوش کند؟ آیا دوست دارید کتابی خوشخوان و لذت بخش درباره‍ ی کتاب ها ، غذا و خاصیت دل آدمیزاد بخوانید ؟ دوست دارید حتی برای ساعتی خودتان را در نقش یک کتابفروش ببینید که در میان مغازه‎ی قدیمی خود در انگلستان ایستاده است ؟ شاید هم هوس کنید از قفسه های بی شمارش کتابی بردارید و بوی غبار و قدمت کاغذ را به مشام بکشید؟ دوست دارید بفهمید مردم با کتابفروشان از چه مسائلی حرف میزنند؟ ممکن است به راحتی راز دلشان را به آنها می گویند؟ می دانید عموم مردم بر این اعتقادند که کتابفروشان آدم هایی آگاه و  نسبت به بقیه ی افراد جامعه با سوادتر هستند و درک بییشتر و عمیق تری نسبت به مسائل زندگی دارند؟  دوست دارید وارد زندگی شخصی و مشکلات یکی از این کتابفروش ها بشوید؟ ببینید آدم های آگاه  برای بر پا نگه داشتن فرهنگ مقدس کتابخوانی با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند؟  "کشف عشق کنج یک کتابفروشی" جواب کامل، تا حد زیادی واقعی  و  البته شیرینی به این سوالات است.  از غرق  شدن در این رمان زیبا مملو از مرور کتاب های زیبا، به تصویر کشیدن مزه های عالی و قصه ی آدم های مختلف لذت ببرید.
      

لیست‌های مرتبط به کشف عشق کنج یک کتاب فروشی

یادداشت ها

          من در اکثر مواقع ایمان دارم که کتاب‌ها از فیلم‌ها بهترن. یعنی اگر از یه اثر یه نسخه کتابی باشه و یه نسخه تصویری، همیشه و همیشه میگم کتابه بهتره. ولی خب، تو این یه مورد خاص، دوست داشتم فیلمی از این کتاب ساخته بشه و به نظرم فرم بهتری واسه این اثر بود. چون که سانسور:( مترجم تا حد زیادی تلاش کرده بود که بفهمونه چی میشه ولی سانسور رو هم میفهمی و اذیت کننده است. بماند که سانسور تو ادبیات و اصولاً سانسور تو هرچیزی چقدر باعث خشم من میشه. و متاسفانه این اتفاق تو کشوری که داریم توش زندگی می‌کنیم و عده خاصی!! برامون هرروز تصمیم میگیرن چیز عجیبی نیست.
بگذریم، داستان درباره یه کتاب فروشیه به اسم نایتینگل که ارثیه دختر ژولیوس نایتینگل، امیلیاست. امیلیا تلاشش رو می‌کنه که کتابفروشی رو سرپا نگه داره و توی این راه عده‌ای همراهشن و عده‌ای مترصد فرصتن که کتابفروشی رو به دست بیارن یا کاری کنن شکست بخوره. توی این مسیر چندین خرده پیرنگ می‌بینیم و وجه شبه همه اینها عشق و ارتباط با کتابفروشیه.
ادبیات چندان فاخری نداره. خیلی ساده و بسیاری از جاها کلیشه‌ای و سطحی از ماجراها رد میشه.ویراستاریش اصلا خوب نیست و سوتی‌های بدی داره مثل چسبیدن کلمات بهم:)
درکل در دسته کتاب‌های شل کن بخون برای من قرار می‌گیره. فکر می‌کنم برای کسانی شبیه من که هرازچندگاهی می‌افتن تو دام نخوندن و ادامه ندادن مسیر کتابخونی (تنبلی) انتخاب خوبیه که حداقل سیم‌های اتصال با کتاب‌ها رو نگه دارن.
این رو هم بگم که تصورم این بود بخشی از کتاب به بقیه کتاب‌ها میپردازه ولی راستش جز لوکیشن کتاب فروشی چندان ربطی به کتاب‌ها نداشت.
با همه این ویژگی‌ها، از خوندنش لذت بردم. هرچند گذرا و سطحی ولی خب آدمیزاد یه وقتایی نیاز داره از چیزهای سطحی لذت ببره:)
        

17