معرفی کتاب برف چون خاکستر اثر سارا راش مترجم فاطمه قاضی
در حال خواندن
1
خواندهام
15
خواهم خواند
4
توضیحات
شانزده سال پیش، سرزمین وینتر را اشغال کردند، شهروندانش را به بردگی گرفتند و آنان را از جادو و فرمانروایشان محروم کردند. حالا تنها امید وینتریها به آزادی هشت بازماندهای است که موفق به فرار شدند و از آن زمان تاکنون همواره منتظر فرصتی بودهاند تا جادویشان را بازستانند و سرزمینشان را از نو بسازند. میرا که در جریان شکست وینتر یتیم شده، تمام عمرش مثل آوارهها زندگی کرده و ژنرال وینترف سر، او را بزرگ کرده است. او که برای جنگجو بودن آموزش دیده- و سخت دلباختهی بهترین دوستش، پادشاه آیندهی وینتر، ماتر است- حاضر است هرکاری بکند تا سرزمینش دوباره قدرتمند شود. به همین خاطر وقتی ماموران اکتشاف محل قابآویز قدیمی وینتر را- که میتواند جادوی سرزمینشان را بازگرداند- پیدا میکنند. میرا تصمیم میگیرد خودش به جستجوی آن برود. از برجها بالا میرود و با سربازان دشمن میجنگد و بالاخره درست همانطور که آرزویش را داشته، به سرزمینش خدمت میکند؛ اما این ماموریت آنطور که باید پیش نمیرود و چیزی نمیگذرد که میرا درمییابد به دنیایی از جادوی پلید و سیاستبازیهای خطرناک پرتاب شده ومی فهمد و سرنوشتش متعلق به خودش نیست و هرگز هم نبوده است.
بریدۀ کتابهای مرتبط به برف چون خاکستر
لیستهای مرتبط به برف چون خاکستر
1403/5/24
یادداشتها
1404/3/23
قشنگ بود. ارزش خوندن داره. ترجمهی خوبی هم داشت. دلم میخواد بدونم توی فصل دوم چجوری ماجرا پیش میره... زوج ترون و میرا به کجا میرسه؟ ماتر چیکار میکنه؟ چه اتفاقی برای اسپرینگ و آنگرا میفته؟ ولی وقتی فهمیدم ماتر درواقع پسر ویلیامه اون صحنه ای اومد جلوی چشمم که میرا میگفت سر فقط به ماتر لبخند میزنه و وقتی نگاهش میکنه چشماش برق میزنه...تمام این مدت پسر خودش رو تماشا میکرده... یا آلیسون که میخواست خانوم بودن رو به میرا یاد بده... همه چی حالا جور درمیاد امیدوارم فصل بعد همه چی به خوبی و خوشی تموم شه
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.