پرده در پرده

پرده در پرده

پرده در پرده

ابرهارد هرمس و 1 نفر دیگر
4.5
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

1

خرید از کتابفروشی‌ها

ابرهارد هرمس ( ۲۰۱۱-۱۹۲۱ ) زبان شناس و استاد دانشگاههای آلمان در رشته‌های ادبیات آلمانی و لاتین بوده است. عمده آثار او کتاب‌های دانشگاهی است که در تفسیر نویسندگان کلاسیک آلمانی، خاصه گوته و توماس مان نوشته است. تراژدی فاؤست اثر گوته حاصل شصت سال گفت وگوی این شاعر کلاسیک آلمانی با میراث ادبی جهان است. گوته در این تراژدی از همه سنت‌های ادبی غرب و شرق از اسطوره تا متون مقدس از قصه عامیانه تا زمان عصر رنسانس و روشنگری توشه می‌گیرد تا با تفسیر تازه آن‌ها بر برهه‌ای سرنوشت ساز از تاریخ چشم اندازی مفهوم‌تر باز کند. نظر به این پیوند بینامتنی، از همان ابتدای انتشار در قرن نوزدهم بر این پیشگام نقدِ جهان مدرن شرح بسیار نوشته‌اند دفتر حاضر می‌کوشد با تفسیر پرده به پرده این اثر به درک محتوا و شخصیت‌های آن نزدیک‌تر با این شیوه این دفتر در شرح پیگیر نمایشنامه فاوست خود رنگی از یک داستان مستقل می‌یابد.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به پرده در پرده

بریدۀ کتاب

صفحۀ 4

«در این کتاب از «نشانه درنگ» که با علامت «'» مشخص میشود استفاده شده است. «نشانه درنگ» نویسۀ مناسبی است که به جای ویرگول نابجا می‌نشیند و بسیاری از دشواری‌های خواندن درست متن فارسی را نیز برطرف می‌کند.» ص ۴ جا داره تشکر کنم از ویراستار و مسئولین انتشارات مهراندیش که فقط کتاب خوبی منتشر نکردن بلکه سعی کردن قدمی هم در راه اصلاح رسم الخط فارسی بردارند. دیگه امروز روشنه که از این طرف با توجه به تغییر گفتار عامیانه و روزمره ما و از اون طرف عدم تغییر رسم الخط، بین گفتار و نوشتار ما فاصله زیادی افتاده. اما متاسفانه من ندیدم ( شاید هم اطلاع ندارم ) که فرهنگستان تاحالا قدمی برای بهبود این شکاف بر داشته باشه. درحالی که می‌دونم تو غرب تاحالا بارها رسم الخطشون رو به روز کردن. من خودم سعی میکنم یکسری یادداشت‌ها رو به زبان عامیانه بنویسم و همزمان یه رسم الخط معیاری رو هم رعایت کنم ولی چون اصلی وجود نداره کار همه ماها نهایتا ناقص میمونه. امید می‌ره که توجه‌ها به این حوزه‌های کمتر دیده شده هم جلب بشه.

24

لیست‌های مرتبط به پرده در پرده

دکتر فاستوسفاوست (تراژدی، بخش اول و دوم)فاوست

مطالعات فاوست

8 کتاب

فاوست تراژدی مدرن است که در آن انسان در یک سفر اودیسه وار از قرون وسطی گذر کرده و به عصر جدید می‌رسد. فاوست اثری نیست که تنها یک بار روزنامه‌وار خوانده شود. مطمئن باشید که روخوانی فاوست -یعنی مثلا آن گونه که جوجو مویز را روخوانی می‌کنید- بالاخص در پرده دوم ملولتان خواهد کرد و به این نتیجه می‌رسید که کتاب را نصفه رها کنید. قبل از شروعش بدانید که با اثری سنگین مواجهید سرشار از ادبیات، هنر، فلسفه، اسطوره شناسی و ... . با حوصله باید بخوانید و برای فهمش دائما بین کتاب‌های مختلف در رفت و آمد باشید. لیست حاضر سیر پیشنهادی است که برای خواندن تراژدی فاوست ارائه می‌شود. اسمش را مانند دو لیست پیشین «خوانش ...» نگذاشتم چرا که فاوست خوانی از «خوانش» فراتر رفته و به «مطالعات یا studies» می‌رسد. . رعایت چند نکته در ترتیب لیست لازم است: 1- خود متن فاوست به شعر است. جناب آقای جوزی سعی کرده متن را به شعر باز گرداند اما به نظر من موفق نبوده و تنها متن بدون علت غامض شده. از این جهت ترجمه آقای حدادی بهتر است. منتهی آقای جوزی جهت تشریح متن پانوشت‌های بسیار بسیار مفیدی آورده. پس متن را از ترجمه آقای حدادی بخوانید و پانویس‌ها را از جوزی دنبال کنید. 2- کتاب «پرده در پرده» را همزمان کنار دست داشته باشید و سعی کنید یکبار پیش از شروع یک پرده یا پس از آن حتما شرح پرده حاضر را از این کتاب مطالعه کنید. 3- کتاب لوکاچ سنگین است. خود لوکاچ ادبیات سنگینی دارد و ترجمه آقای مهرگان هم بدترش کرده. می‌توانید از آن صرف نظر کنید ولی به جایش فصل مروبط به فاوستِ کتاب برمن را با دقت بیشتری بخوانید. ۳- در انتهای لیست دو رمان آورده شده از توماس مان و پسرش که همانطور که از نامشان پیداست به تراژدی فاوست ارتباط دارند. اما اگر حوصله‌اش را نداشتید، نخوانید. . در تلگرام کانالی تاسیس کردم با عنوان https://t.me/Faust_studies که هر چیز به درد بخور درباره فاوست به پستم بخورد آنجا بارگزاری خواهم کرد. این لیست را هم در صورت برخورد با اثر جدید حتما بروز رسانی می‌کنم. اگر این لیست و مطالبش به دردتان خورد لطفا برایم دعا کنید.

23

یادداشت‌های مرتبط به پرده در پرده

            فاوست نویسی تاریخ دیرینه‌ای دارد. شخصیت اصلی‌اش خیلی مشخص نیست و البته اهمیتی نیز ندارد. نخستین بار کشیشی به نام یوهان اشپیس بود که کتابی منتشر کرد با عنوان «داستان‌هایی در وصف دکتر یوهان فاوست» که ملغمه‌ای است از حقیقت و افسانه. اشپیس از نگارش کتاب نیت خیری داشته که مردم از زندگی فاوست عبرت بگیرند و چون او نباشند. در این کتاب فاوست دانشمندی بوده که با دغدغه شناختْ شیطان را احضار میکند و 24 سال سرگرم در علوم غریبه باقی می‌ماند که آخر هم به لعنت ابدی دچار می‌شود. با توجه به شخصیت نویسنده که یک کشیش است و با توجه به زمانه او که در قرون وسطی است، کتاب یک نتیجه بیشتر ندارد و آن هم «شناخت گناه است». فاوست چرا فاوست شد؟ چون میخواست پایش را از گلیم حدود فهم بشر فراتر بگذارد. پس شما به راه او نروید.
فاوست بعدی، دکتر فاوستوس مارلوست. به نظر حقیر، بر خلاف توضیحات اندک کتاب، این فاوست با فاوست اشپیس تفاوت چندانی ندارد غیر از اینکه مارلو رنگی هنری و نمایشی به آن بخشیده. هر چه باشد مارلو پیش از رنسانس و در اوایل جنبش پروتستانتیسم است و احتمالا هنوز یک مسیحی معتقد. فاوست مارلو تجسم عطش بی‌مهار نسبت به زندگی است که البته در نهایت چیزی جز جهنم را در پی خود ندارد.
دیگر فاوست اثر کتهولد لسینگ است که از نمایشنامه نویسان مطرح دوران روشنگری است. در نگاه لسینگ حقیقت جویی دیگر کنشی کفرآلود نیست بلکه تندروی در آن است که سر انجام شومی دارد. چیزی که روشن است این است که فاوست لسینگ تاثیر بسیاری در گوته گذاشته.
و اما فاوست گوته. «آن زمان که گونه این موضوع را به دست گرفت دوران نوابغ بزرگ در عرصه علم و ادب و فلسفه بود. موضوع فاوست دوباره جاذبه یافته بود، هم به عنوان شخصیتی در چشم روشنگران مثبت، چنان که لیسینگ او را در دانش طلبی‌اش در تنگ‌نایی تک بعدی در آورده بود؛ هم در عطشناکی بی‌مهارش به زندگی، چنان که کریستوفر مارلو او را ترسیم کرده بود. اما فاوست گوته نقشی پرومته‌وار یافته است، فردیتی شجاع که نه به وحی صحايف مقدس و نه شناخت عقلانی بسنده می‌کند، نه از خدا بیمی به دل راه میدهد نه از آتش دوزخ. بلکه انسانی پساکپرنیکی است که در راه علم و عمل و لذت دنیوی رستگاری روح خود را به گرو می گذارد و این چنین تجسم اراده‌ای است در تسخیر ماجراجویی جان و تن در دوران تمدنی اوج گرفته و بیگانه‌وار حریص سلطه بر طبیعت.» ص 24
.
کتاب حاضر شرح پرده به پرده تراژدی فاوست است. ترجمه عالی است و شرح‌ها هم قابل فهم به طوری که پرده‌های بلند و ملال‌آور تراژدی را برای خواننده آسان می‌کند. تنها چیزی که به نظرم بد بود، این است که جا داشت نویسنده به رستگاری فاوست بیشتر می‌پرداخت. گویی برای خودش هم حل نشده باقی ماند بود، چون یک پاراگراف بیشتر درباره رستگاری فاوست ننوشته بود!
          

28