معرفی کتاب اگر گابریل نبود اثر حنیف قریشی مترجم پژمان طهرانیان

اگر گابریل نبود

اگر گابریل نبود

حنیف قریشی و 1 نفر دیگر
3.8
5 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

1

شابک
9786227280920
تعداد صفحات
248
تاریخ انتشار
1401/10/20

توضیحات

کتاب اگر گابریل نبود، نویسنده حنیف قریشی.

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

15 صفحه در روز

یادداشت‌ها

          در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ بریتانیا نیز مانند آمریکا مملو از بچه‌هایی بود که آرزو داشتند هیچ‌گاه بزرگ نشوند و این امر محقق می‌شد اگر اینان دست به "تخم‌ریزی" نمی‌زدند و این شوخی تاریک ملایمی‌ست که در دل «اگر گابریل نبود" نهفته است.
‌
«اگر گابریل نبود» چهارمین رمانی‌ست که در طی یک دهه گذشته از «حنیف قریشی» منتشر می‌شود که در آن «قریشی» مجددن به کمدی سیاه خود بازمی‌گردد و علاوه بر عنصر نژادی، همان خط سیر آثار قبلی‌اش را در آن دنبال می‌کند. این رمان به خوبی فاصله‌اش را با امر اجتماعی و سیاسی حفظ می‌کند و از طریق تجربیات یک دانش‌آموز ۱۵ساله لندنی، مشکلات خانوادگی و جنجال بین والدین، به فرصتی برای اثبات استقلال هنری تبدیل می‌شود. سبک نوشتاری «قریشی» برای صحنه و پرده سینما در مجموعه‌نگاره‌های برجسته‌ای که این رمان را تشکیل می‌دهند، کاملن مشهود است: دلپذیر، مطمئن و منعکس‌کننده خود. «قریشی» همیشه یکی انسان‌گرای دونبش بوده است؛ نویسنده‌ای که در کاراکترهایش همیشه به دنبال تیزی‌ها و لکه‌هایشان بوده تا موارد کسل‌کننده دیگری همچون کمال و یا قابل پیش‌بینی بودن و این چیزی‌ست که در «اگر گابریل نبود» پیداست و همین است که این اثر را سنگین‌تر و شاید زشت‌تر از دیگر آثارش بکند. همه باید در نهایت خود را با دنیای غیر مهمان‌نواز بزرگسالان وفق دهند، اما همیشه بخشی پنهانی از ما وجود دارد که از بزرگ شدن خودداری می‌کند. «اگر گابریل نبود» داستان بلوغی‌ست که نشان می‌دهد هیچ‌کس شاید واقعن به بلوغ نمی‌رسد و این خیلی دلخراش است.
‌
«گابریل» نوجوان ۱۵ساله‌ایست که سودای نقاشی و فیلم‌سازی را در سر می‌پروراند اما ناکامی پدر و مادرش در حفظ زندگی‌شان باعث می‌شود که «گابریل» به تخیل و گاه هم‌صحبتی برادر مرده‌اش پناه برد.
‌
با تمام شوخ‌طبعی و نبوغش، در «اگر گابریل نبود» نوعی بی‌حسّی وجود دارد. آن ضربه روحی و اضطرابی که برای عمل قاطعانه‌ی «گابریل» ضروری‌ست، به‌طور مؤثر توسط سبک قابل پیش‌بینی «قریشی» سانسور شده است. درد تشریح می‌شود اما هرگز بیخته نمی‌شود و مدام با حواس‌پرتی‌های جدید کند می‌شود. این رمان بر خلاف ماهیت پوسته‌دار و پیکارسک رمان‌های قبلی «قریشی»، در رگه‌ای رؤیایی و امپرسیونیستی عمل می‌کند. با این حال، در پشت بی‌هنر بودن ظاهری، این تصویری زیرکانه و تخیلی از قدرت شفابخش هنر است، یک مراقبه طنزآمیز و لطیف در مورد شکست، رستگاری، ماهیت استعداد، قدرت تخیل، و دیده شدن نسلی است که هرگز نمی‌خواستند بزرگ شوند، از چشم فرزندانشان.
        

0