روزگاران: کتاب مادران شهدا
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
4
خواهم خواند
1
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
در خاطره ای که به نقل از مادر یکی از شهدای جنگ تحمیلی بازگوشده، آمده است: «بچه» هم که بود جرات نداشتم جلوش دست از پا خطا کنم. یک وقت همسایه ها می آمدند دم در، چیزی می خواستند، چیزی که می ترسیدم خرابش کنند، می گفتم ندارم، قیامت می کرد می گفت: «خدا که داره می بینه، چرا دروغ می گی؟» کتابچة حاضر، یازدهمین شماره از مجموع «روزگاران» است که به بیان صد خاطره از مادران شهدا اختصاص دارد. این خاطرات یا به نقل خاطرات شهدا از گفتة مادرانشان و یا به نقل خاطراتی از حضور خود مادران در جبهه های جنگ تحمیلی است.