من رعنا هستم
در حال خواندن
0
خواندهام
3
خواهم خواند
2
توضیحات
داستانش مفصل است. با اینکه به خودم قول داده ام دیگر به اسم رعنا فکر نکنم،اما ته دلم دوست داشتم یازده سالگی ام طوری دیگر می گذشت و آن اتفاق ها نمی افتاد و خانواده ی پر جمعیت ما اسم رعنا را به رسمیت می شناخت و حداقل یک نفر،فقط یک نفر از آنها برای دل خوشکنک هم شده،یک بار من را به این اسم صدا می کرد.به هر حال آن ماجرا آنقدر حیاتی بود که از مهم ترین آرزوی عمرم گذشتم و آن جریان و آن قهرو آشتی ها آن قدر برایم مهم بودند که همه ی جزئیاتش برای همیشه توی خاطرم ماند.همان هم باعث شد سعی کنم دیگر به اسمی جز اسم نغمه فکر نکنم.اسم قمر را از همان ابتدا دوست نداشتم. خیلی زود از انتخاب اسم نغمه پشیمان شدم . درست یادم نیست چند ساله بودم و اولین بار چه اتفاقی افتاد و چه کسی اسمم را پرسید که سینه دادم جلو و گفتم «من رعنا هستم...»
یادداشتها
1403/3/22
0