برگ های مرده

برگ های مرده

برگ های مرده

باربارا جیکوبس و 1 نفر دیگر
2.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

1

نویسنده فراموش نمی کند که با گذشت زمان و سالمند شدن پدر، راوی نیز به نوجوانی و جوانی رسیده است. در سال های آخر عمر پدر، راوی دیگر کودک نیست و زن جوان و تحصیل کرده ای است که آنچه را پیش می آید، دقیق تر می بیند و عمیق تر درباره آن می اندیشد. از این رو در عین حفظ صمیمیت و سادگی بیان، گاه گاه کلامش رنگی از کنایه می گیرد:«پلی که بابا از پنجره اش می دید، پلی سنگی و بسیار ساده بود و فقط بین دو نرده ضخیم بسیار قدیمی که به کهنگی بقیه پل بودند، بالا می رفت و پایین می آمد... اگرچه از زیر پل دیگر هیچ رودخانه ای نمی گذشت، بلکه فقط خاک بود و علف و زباله های روی هم انباشته میان توده ای از برگ های مرده...» این اشاره های کنایی در نامی که نویسنده بر کتاب گذاشته است، نیز آشکار است. عنوان برگ های مرده حاکی از تلخی تاسف است بر گذار انسانی صمیمی و صادق از دورانی پرفراز و نشیب؛ انسانی که شجاعانه در تاریخ عصر خود شرکت کرده و عواقب این کار را متحمل شده است.

یادداشت‌های مرتبط به برگ های مرده