معرفی کتاب قدیس مانوئل اثر میگل د. اونامونو مترجم بهاء الدین خرمشاهی کتابعمومیداستانلاتین قدیس مانوئل میگل د. اونامونو و 2 نفر دیگر 3.9 7 نفر | 4 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 11 خواهم خواند 3 ناشر رامند شابک 9789645857255 تعداد صفحات 160 تاریخ انتشار 1394/9/17 توضیحات کتاب قدیس مانوئل، نویسنده میگل د. اونامونو. داستان دینی داستان عرفانی دینی و مذهبی عرفان لیست صد کتاب قبل از صد سالگی - زائری یادداشتها محبوبترین جدیدترین متین کشمیری 1400/9/19 جداب ترین قسمت داستان برای من نیمه دوم کتاب بود که لاثارو وارد داستان میشود و ایمان راستین دن مانوئل را آشکار میسازد. 0 6 سید حسین مرکبی 1400/3/4 وقتی نان عشای ربانی از دست دنمانوئل افتاد چشمانم برق زد. وقتی دلقک را قدیس خواند تحسینش کردم. وقتی صحبت از خودکشی مداوم شد دلم غنج رفت و وقتی دنمانوئل در گوش آنخلا گفت:«دعا کن، فرزندم دعا کن، برای خداوندگارمان مسیح هم دعا کن» کتاب را بستم. دلیلی نداشت خودم را دوباره بخوانم. «من خدا را دیدم. او که برترین رؤیای ماست. آری رودررو دیدهام و چنانکه میدانی و تورات هم قائل است، هر کس خدا را ببیند، هر آنکس که چشمان رؤیا را ببیند، همان چشمانی را که خدا با آنها به ما مینگرد، بیچون و چرا برای همیشه خواهد مرد». 0 9 محمدرضا زائری 1400/8/16 علاقه و شوق عمومی به خواندن در بارهی شخصیت معنوی روحانیان اهل زهد و عبادت که از زمین رسته و به آسمان پیوستهاند، تنها به سبب جذبهی قدسی روح قدرتمند آنان نیست، بلکه در قلب و جان هر یک از ما نیاز و کششی به پیوندهای معنوی هست و همین باعث میشود که با خواندن از چنین شخصیتهایی، قدری به آن نیاز درونی پاسخ دهیم. همین نیاز طبیعی و اصیل موجب شده است که تقدیس شخصیتهای معنوی و روحانی در ادبیات ملل مختلف دیده شود و در هر جامعهای نمونههایی از این آثار به نگارش درآید و چهرههایی درخشان را ماندگار کند. همهی ما هنوز تصویر کشیش پیری را در خاطر داریم که ویکتور هوگو در «بینوایان» به تصویر کشیده و بلندای گذشت او را در رویارویی با دزد شمعدانهای نقرهای خودش ترسیم میکند، یا شخصیت کشیش روستایی را که در «کفشهای ماهیگیر» بر بالین یک محتضر نشسته و میفهمد که او یهودی است و نمیخواهد به آیینهای مسیحی مرگ برای سفر آخرت بدرقه شود و میکوشد او را هم فرزند خود بداند و برای او مانند یک خاخام یهودی پدری کند. چنین آثاری -که در ادبیات معاصر سرزمین ما نیز فراوان و بسیار پرخواننده و پرمخاطب هستند- با گذشت زمان ارزش و اهمیت بیشتری نیز پیدا میکنند؛ زیرا هر چه انسان گرفتاری و تعلق افزونتری به زندگی مادی پیدا میکند، احساس نیازش به بارقههای معنوی بیشتر میشود و چونان نی جدا مانده از نیستان دلتنگی و شوق فراوانتری به یادآوری ریشهها و اصالتهای معنوی خود دارد. در اینگونه آثار معمولا بر رفتارهای اخلاقی و پایبندی به فضیلتها و ارزشهای الهی تاکید میشود و شخصیت انسانی با زندگی طبیعی و عادی در میان مردم، اما وارسته از تعلقات مادی و دور از آلودگی های مرسوم دنیایی به چشم میآید که خود را وقف عبادت و خدمت به مردم کرده است. یکی از مشهورترین آثار از این دست، کتاب ارزشمند «قدیس مانوئل» از میگل دِ اونامونو نویسندهی مشهور اسپانیایی است. این دانشمند و نویسندهی نامدار که زندگی پرماجرایی هم داشته و به آزادگی و حقطلبی شناخته میشود و کتابهای مختلفی از خود به یادگار گذاشته که «قدیس مانوئل» آخرین و شاید مهمترین آنهاست. او این ناداستان را از زبان دختری به نام آنخلا روایت میکند که راهبه شده و سالها در کنار کشیش روستایشان پدر مانوئل بوده و خصوصیات و حال و هوای او را مشاهده کرده است. او در این روایت بیش از هر چیزی بر دوری از حرف و تاکید بر عمل اصرار دارد و شاید نویسنده فیلسوف و الهیاتدان اسپانیایی در این اثر خواسته تا نگرش و دیدگاه خود را تثبیت کند و باور شخصی خود را از زبان شخصیتهای کتاب تبیین نماید. جملهای در کتاب هست از زبان آنخلا که به برادرش میگوید:«مردم از گفتار آدم چیزی سر در نمیآورند، ازکردار سر در میآورند»، شاید بتوان همین جمله را جانمایهی کتاب دانست و ادعا کرد که نویسنده کوشیده تا این جنبه در نقشآفرینی روحانیان ادیان و مذاهب مختلف را برجسته سازد و ضمن انتقاد از رویهی غالب کلیسا که غرق در سخنرانی و موعظههای آهنگین بوده، چهرهي یک روحانی آرمانی را ترسیم کند که در میان مردم حضور دارد و با رفتار و کردار شوقانگیز خود شعلهی ایمان و باور دینی را در دل و جان آنان میافروزد. میگل دِ اونامونو که خود همواره به پرسش و چالش میان نویسنده و شخصیتهای خلق شده قلمش دامن میزد و مثلا دن کیشوت را حقیقیتر از سروانتس میدانست در این کتاب خود کشیش ناشناسی را معرفی میکند که از خود نویسنده واقعیتر است! اما متن این روایت بر تردید و شک درونی قدیس مانوئل تمرکز دارد و آشوب و آشفتگی درونی او را نشان میدهد، در همان حالی که میکوشد ذرهای از این آشفتگی و تردید را بروز ندهد و آرامش ایمان و باور مردم را به هم نزند. شاید در نگاه اول خواننده گمان کند که روایت آنخلا از کشیش مقدس روستا افشای راز بیایمانی و کفر آن کشیش قدیس است، اما با دقت و تأملی افرونتر درمییابد که این ناداستان، در واقع بیش از آنکه انکار معاد باشد اعتراض به کلیساست که در بحثهای نظری اعتقادی آخرت غرق شده و از واقعیت زندگی و محرومیت و درد مردم غافل مانده است. نویسنده که خود زندگیاش را وقف آرمانهایش کرده و تبعید و دربه دری کشیده بود میخواهد نشان دهد که ایمان حقیقی در عرصهی زندگی محسوس همین دنیاست و اگر دین نتواند در زندگی دنیایی انسانها چیزی را تغییر دهد، کارکرد حقیقی خود را نداشته است. این واقعیت سالها بعد در گفتاری از امام موسى صدر پژواک یافت که گفت:«دین پیش از آن که توشهی آخرت باشد، وسیلهای برای ساختن زندگی دنیاست». (به تاریخ ۱۳۹۹/۸/۲۱ از سری یادداشتهای «صد کتاب قبل از صدسالگی!» در روزنامهی شهرآرا) 0 2 فریبا اشهد 1402/9/22 قدیس مانوئل، نیکوکار شهید، قدیسی که ایمان ندارد، که به حرفهای خود معتق نیست ولی به معجزه ایمان باور دارد، با معجزه ایمان میتوان مردم را سر به راه نگهداشت و جلوی اتفاقات ناگوا را گرفت و قدیس مانوئل همین هدف را دنبال میکند و لاثارو بیشتر از اینکه خود ایمان بیاورد، کسی است که به نیت، انسانیت و افکار قدیس مانوئل ایمان می آورد. خواندن چنین کتاب هایی به صورت ترجمه اشتباه است،قطعا دخل و تصرفهایی صورت گرفته و جالب است که به نظر من موخره کاملا بی ربط و بی محتوا بود، به نظرم اونامونو به دنبال این است که دین میتواند خوب باشد، میتواند اثر مثبت داشته باشد بدون ایمان واقعی، #قدیس_مانوئل #میگل_د_اونامونو 0 0